ماجرای شهادت ۲ زوج انقلابی توسط منافقین
«ماهی» در سال ۱۲۹۹ در روستای «بزوش» از توابع شهرستان کامیاران چشم به جهان گشود. به علت عدم وجود امکانات آموزشی، در زمان رژیم ستمشاهی از نعمت سواد محروم ماند. بعد از گذراندن دوران نوجوانی با مردی که برای آموزش قرآن و علوم دینی به آن روستا مهاجرت کرده بود، ازدواج کرد. «ماموستا زین الدین فخری» همسر شهیده شرافت ایزدی، جهت ارشاد مردم و امام جماعت شدن روستای «بزوش» کامیاران وارد آنجا شده بود.
«ماهی شرافت ایزدی» اهل امر به معروف و نهی از منکر، شب زنده داری، نماز شب و روزه بود. وی معتقد بود: «در جوانی پاک بودن شیوهی پیامبران است».
وی در روستا درمان اکثر مریضیها را انجام میداد. آن هم با داروهای گیاهی و محلی که اکثر آنها را در مزرعهی کوچک خود تهیه میکرد. برای درمان بیماریهای قلبی و گرمازدگی و بریدگی بدن داروهای مخصوص گیاهی داشت. کار شکسته بندی دست و پای افراد را هم انجام میداد مثلا برای درمان اسهال کودکان لایهی دوم پوست درخت بید را با پونه مخلوط میکرد و آن را به صورت چایی به بیمار میداد.
مبارزات انقلابی این زوج باعث ایجاد کینه برای ضدانقلاب شد. از این رو بارها به آزار و اذیت او و همسرش پرداختند. گناه آن دو این بود که مدافع اسلام و قرآن بودند و باج به ضدانقلاب نمیدادند. کمک به نیروهای رزمنده را وظیفهی خود میدانستند و همیشه با هم و در کنار یکدیگر بودند.
آنها به عنوان ۲ سرباز گمنام انقلاب اسلامی بدون هیچ گونه توقعی انجام وظیفه میکردند و فریاد آزادیخواهی و دینمداری انقلاب را به گوش مردم میرساندند و در این راه پر خطر بدون توجه به تهدیدات به کارهای انقلابی خود ادامه میدادند. آنها هدف خود را انتخاب کرده بودند و از هیچ تهدیدی باکی نداشتند.
سرانجام منافقین کوردل که توان دیدن فعالیتهای این ۲ مجاهد شجاع را نداشتند در تاریخ ۲۰ خرداد ۶۲ شبانه به منزل آنها یورش بردند و هر دوی آنها را اعدام و به شهادت رساندند. مزار این ۲ شهید گرانقدر در روستای «بزوش» است.