گشایش جبهه ای تازه در غرب کشور
این عملیات با همکاری نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق، حدود ۱۲ روز به طول انجامید تا اغلب اهداف مورد نظر به تصرف نیروهای رزمندگان اسلام درآمد.
حضور نسبتا گسترده کردهای معارض عراقی در این مناطق سبب شد تا در مرحله نخست گشایش جبهه تازه در غرب کشور، تلاشها عمدتا به اتصال عقبه مناطق آزاد شده به ایران و بازشدن عقبه نیروهای معارض معطوف شود.
منطقه عمومی این عملیات در محور بانه - سردشت از شمال به رودخانه مرزی «گلاس»، از جنوب به رودخانه «آوسیویل»، از شرق به «سورکوه» و از غرب به ارتفاعات «گردهرش» و سپس ارتفاعات عمومی «آسوس» منتهی میشد. این منطقه دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعبالعبور است.
تردد در این مناطق به خاطر نبود راه بسیار دشوار مینمود، اما به دلیل وجود درختان مرتفع در پایین ارتفاعات، وضع برای اختفای نیروهای عمل کننده و حتی تحرک و جابجاییآنها در روز، کاملاً مناسب تشخیص داده شد. استعداد نیرو و گسترش دشمن در این منطقه تا قبل از عملیات والفجر۹ که در پاییز سال۱۳۶۴ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفته بود قابل توجه نبود، اما پس از آن و به ویژه پس از دو عملیات فتح یک و ۲ دشمن مجدداً حساس شد و تلاشهای نسبتاً وسیعی را بهمنظور تصرف مناطق تحت تسلط کردها و مسدود کردن معابر وصولی به عمق خاک عراق انجام داد، چنان که تیپهای کماندویی سپاه هفتم و سوم و چند تیپ و گردان مستقل دیگر با نظارت شخص صدام طی ۱۰۰ روز، بسیاری از ارتفاعات را به تصرف درآوردند.
تحرکات دشمن بعد از عملیات فتح یک بر پایه این تحلیل انجام میگرفت که در صورت عدم مقابله جدی، قوای نظامی ایران با تقویت نیرو به سمت «ازمر» و سپس «سلیمانیه» پیشروی خواهند کرد، اما با وجود همه تلاشهای دشمن، سرانجام در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۳۶۶ عملیات کربلای۱۰ با رمز «یا صاحبالزمان(عج)ادرکنی» توسط نیروی زمینی سپاه در منطقهای به وسعت ۲۵۰ کیلومترمربع آغاز شد. این عملیات که نخستین عملیات گسترده در غرب کشور پس از انتقال میدان اصلی جنگ از جنوب به شمال بود، هماهنگ با تک نیروهای منظم در جبهه ماووت و عملیات نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق در شمال سلیمانیه انجام گرفت.
طی این حمله، آزادسازی ۵۰ روستای منطقه، ارتفاعات «سرلگو»، «بردهوش»، «قشن»، «اسبیدار»، «کلان» و چند ارتفاع دیگر میسر شد. همچنین ۲۰ کیلومتر از جاده ماووت- سلیمانیه تحت کنترل رزمندگان ایرانی درآمد. تجهیزات منهدم شده دشمن شامل یک فروند بالگرد، دهها دستگاه تانک و نفربر، چندین قبضه خمپارهانداز، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین بود. ۱۳ گردان و تیپ مستقل دشمن آسیب دید و تعداد کشته و زخمیها و اسرای دشمن به ۴۲۳۵ نفر رسید. در این عملیات ۸ دستگاه تانک و نفربر، چندین دستگاه خودرو و مقداری سلاح و مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
گشودن جبهه جدید در غرب
آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور با عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، اگرچه این گونه عملیات به منزله سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده درعین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود .
در خرداد سال ۶۴، پس از عملیات بدر، وضع حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مساله تأکید شد که با انجام دو عملیات به طور همزمان، میتوان با تجزیه قوای دشمن، وضع جدیدی را به وجود آورد؛ لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود. در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاهپاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرحریزی و اجرا کند. برپایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.
علاوه براین، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، برپایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یکساله سپاه، همراه با امکانات و زمان، چنین پیشبینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرحریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات یا بسته شدن راهکارها، امکانات و نیرو در منطقه دیگر به کارگرفته شود. به همین دلیل در سال ۶۵ چند عملیات طرحریزی شد که عملیات کربلای ۱۰ و فتح ۵ از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای ۱۰ و فتح ۵ نام گرفت، عبارت بود از:
۱- ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن
۲- حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن
۳- گشودن جبهه جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن
۴- کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقه جنوب
۵- گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهههای جنوب.
علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت و حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیتهای ضدانقلاب را در منطقه کاهش داده و منجر به تأمین منطقه هم میشد.
موقعیت منطقه
منطقه عمومی عملیات کربلای ۱۰ در محور بانه – سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از شرق به سورکوه و از غرب به ارتفاعات گردهرش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی میشد.
منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعبالعبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر میرسید. بلندترین کوه منطقه «گارو» نام دارد که به همه عارضهها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد. همچنین، علاوه بر روستاها و شهرک های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانههای مذبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنه ارتفاعات، وضع برای اختفای نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود.
این محورها با عنوان تلاش پشتیبانی و فریب در طرح مانور گنجانده شده بودند. اساسیترین و ظریفترین بُعد طرحریزی مانور، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود. با این تدبیر ـ که از جانب فرمانده سپاه، نوعی ابتکار جدید در جنگ عنوان شد ـ نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی باید از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم هم از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق با یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند. در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود: ۱- عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم؛ ۲- احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت؛ ۳- پشتیبانی و لجستیک یگانها؛ ۴- آمدن یگانهای مرحله دوم برای ادامه عملیات. در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند.
قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپههای چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت و قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل میشدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر ۹ بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام میشد.
هوشیاری دشمن در آستانه عملیات
میزان هوشیاری دشمن از جمله مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه قرار داشت. در آغاز تصور میشد که بهدلیل درگیر بودن دشمن در منطقه جنوب و حضور یگانهای سبک سپاه در منطقه و عدم پیشبینی دشمن مبنی بر عبور نیروهای خودی از رودخانه گلاس ، دشمن غافلگیر شده است؛ اما با تشدید اقدامات مهندسی به ویژه تلاش برای احداث جاده از گلان به کنار زلی و نیز نصب لولههای پل، دشمن اقداماتی انجام داد که نشانه هوشیاریش بود از جمله :
۱-پرتاب گلولههای منوّر
۲- تقویت منطقه توسط یک الی دو گردان
۳- انتقال چند قبضه توپ به منطقه
۴- انتقال تانک روی ارتفاع گردهرش و تقویت این منطقه
همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدودکردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان میداد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محورها هوشیار شده است.
شرح عملیات
زمان حمله به دشمن در محورهای مختلف یکسان نبود، با آنکه ساعت ۲ نیمه شب برای آغاز عملیات معین شده بود، اما از ساعت ۳۰ دقیقه نیمه شب در محور بسن، ساعت ۱:۳۰دقیقه بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندکی تفاوت در محورهای دیگر، عملیات شروع شد و تا ساعت ۲ بامداد نیروها در تمام محورها ـ به جز محور چنکاوی (که به علت مسدود بودن گردنه بر اثر برف سنگین، یگان عمل کننده نتوانست پایکار برسد) ـ به مواضع دشمن حمله کردند. قرارگاه رمضان نیز توانست روی ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعی را که دشمن در آنجا حضور جدی نداشت، تصرف کند.
بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی، آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند اما پس از ساعتی عقب زده شدند.
در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، نبود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگانهای مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد.
در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست میشد. به ویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد. این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان میدادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود.
محور چنکاوی و ژاژیله نشاندهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود و از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار میرفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را
نشان میداد.
در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان. برای این منظور، یگانهای مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند با تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از ۱۰ روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عملیات به پایان رسید.
بازتاب عملیات کربلای ۱۰
اجرای عملیات در منطقه غرب کشور و همزمانی آن با عملیات فتح ۵ از جمله مسائلی بود که مورد توجه خبرگزاری ها قرارگرفت. چنانکه فرستاده ویژه خبرگزاری فرانسه پس از بازدید از ارتفاعات ماووت در خاک عراق، طی گزارشی بهنقل از تحلیلگران گفت: «عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پیدارد که رقیب را در لحظهای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند».
هفتهنامه جینز دیفنس با توجه به گزارش های منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثیسازی تهاجمات ایران مینویسد: «بهرغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات (کربلای ۱۰) به نظر میرسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد و تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند».
تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کیزایب از عملیات کربلای ۱۰ نیز قابل توجه است :
«این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاش هایی که گفته میشود بهمنظور خاتمهدادن به این جنگ انجامگرفته ، بیثمر است.»
آقای هاشمی ، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس در تشریح عملیات و اهداف جمهوریاسلامی از این عملیات اظهار داشت: «در آینده خواهیم دید همانند نقشی که "فاو”، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت.» اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاهپاسداران بعدها در سلسله عملیات هایی از ماووت تا والفجر ۱۰، به اجرای آن پرداخت.در عملیات آفندی کربلای ۱۰، هر چند الحاق بین دو قرارگاه صورت نگرفت، ولی گستردگی عملیات نشان داد که در این منطقه هم میتوان اهداف قابل توجه را تصرف کرد. عملیات کربلای ۱۰ نتایج مطلوبی داشت، به طوری که ۲۵۰ کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات نزدیک شهر ماووت آزاد شد .همچنین ۲۱۰ اسیر، ۵۰۰ ۱مجروح و یکهزار کشته از نیروی انسانی رژیم عراق در این عملیات گزارش شده است.
در این عملیات ، ۱۰ دستگاه تانک و نفربر و یک فروند بالگرد و ۵ عراده توپ عراقی منهدم شد.
حسن شفیع زاده از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حسین بصیر جانشین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا، ۴۳ ساله، عبدالعلی عامری، مسئول بهداری لشکر ۳۳ المهدی(عج)، ۲۵ ساله، موسیالرضا خراسانی، فرمانده گردان مهمات لشکر ۲۵ کربلا، ۲۴ ساله، صفر احمدی ۲۶ ساله، سیدعلیاکبر شجاعیان ۲۷ ساله، براتعلی رضایی که در هرات افغانستان متولد شد و با اندیشه مبارزه با کفر منطقه و مرز ندارد قصد عزیمت به جبهههای نبرد کرد و در ۲۷ سالگی به شهادت رسید، خدامراد سلیمانی ۱۸ ساله، اسحاق جاسعی ۱۸ ساله، حسین عباسی۲۱ ساله، اسماعیلجان احمدی گلی فرمانده گروهان گردان امام حسین(ع)، محمدرضا رفیعیان اصفهانی ۲۴ ساله، مسئول تبلیغات گردان یا زهرا(س) از لشکر امام حسین(ع)، رضا کاووسیفر ۲۵ ساله، یدالله بهرامیان، ۲۲ ساله، محمد محمودیان، ۳۷ ساله و محمدحسن رضایی، ۲۳ ساله، شهدایی هستند که روح بیقرارشان مجال پرواز به سوی ملکوت را تجربه کرد و منطقه ماووت با خونشان آراسته شد.