دستانت بوی باروت خسته می دهد
دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۳
به خاکریز تو / آنجا که / صفیر گلوله مبهوت، زخمی را مرهم است/ پناه می برم
به خاکریز تو
آنجا که
صفیر گلوله مبهوت، زخمی را مرهم است
پناه می برم
که زخم ها آغاز چیزی هستند، شبیه چرا؟
«تو چرا جنگیدی؟»
در ترس دردناک کودکان از اسلحه،
چرا جنگ افزار تو استثناست؟
که هیچ سقفی را بی دیوار نخواسته ای و
هیچ نخلی را بی سر
دستانت
بوی باروت خسته می دهد، نه خون!
از خیابان
به سنگرت
آنجا که جشن تولد مرگ های تازه را
فتوای خودکشی ات هدیه ای مناسب است
مراجعه می کنم
در سکوت سرد بعد از ظهرهای صلح
آنجا که اکثر نشانی ها، نامه ندارند
کاش مادرت هم می دانست، اینجایی.
سروده : قاسم حسین پوری- طبس
منبع: کتاب زخم سیب ( مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس) ، حسین اسرافیلی، نشرصریر
نظر شما