پرسیده ام نشان تو را اما چیزی نگفته اند کبوترها
يکشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۸
از کاکل بلند صنوبرها / از چشم خون گرفته شبدرها/ پرسیده ام نشان تو را اما/ چیزی نگفته اند کبوترها
از کاکل بلند صنوبرها
از چشم خون گرفته شبدرها
پرسیده ام نشان تو را اما
چیزی نگفته اند کبوترها
رفتی شبیه کوچ شهابی مست
از کهکشان خاکی سنگرها
رفتی ولی بدون تو روشن نیست
تکلیف بال بال منورها
کاش ابتدای فاجعه تبعید
پایان نمی شدند ابوذرها
پایان نمی شدند و نمی لرزید
مانند موج شانه مادرها
سروده: محمدرضا طهماسبی- تهران
منبع: کتاب زخم سیب (مجموعه اشعار برگزیده پانزدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس)، حسین اسرافیلی، نشر صریر
نظر شما