همه موفقیت هایم را مدیون حفظ قرآن هستم/ من یادگار انتفاضه شعبانیه ام

نوید شاهد: زینب آل جواد موسوی حافظ کل قرآن، متولد آبان سال1368 دانشجوی سال چهارم دندانپزشکی است این بانوی قرآنی راه ترویج انس با قرآن را تعلیم به کودکان و آشنایی آنها با فرهنگ قرآنی می داند و از شیوه های تربیتی خود برای ترویج فرهنگ آشنایی با قرآن وآموزه های آن از جمله شهادت می گوید.

نوید شاهد: خودتان را معرفی کنید.

زینب آل جواد موسوی، فرزند شهید، حسین موسوی هستم، حافظ کل قرآن و دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مسلط به زبان عربی و زبان سوئدی.

چگونه قران را حفظ کردید و انگیزه تان از حفظ قرآن چه بود؟

من از کودکی علاقه زیادی به قرآن داشتم و شبها با صوت قرآن می خوابیدم قبل از دوران دبستان سی چز از قران را حفظ کردم و بخاطرهمین یک سال زودتر به مدرسه رفتم کلاس دهم بودم که در جامعه القرآن قم ثبت نام کردم برای اینکه قرآن را به صورت یک ساله حفظ کنم و من کلاس دهم را به مدرسه نرفتم ودرس های آن سال را به کمک دوستانم در منزل خواندم در مدت نه ماه 20 جز قران را حفظ کردم و بقیه را به کمک مادرم که خودشان حافظ قرآن بودند و جلسات قرآن برگزار می کردند حفظ کردم.

نوید شاهد: مشوق شما برای حفظ قرآن چه کسی بوده است؟

مشوق من درحفظ قرآن مادرم وعمویم است عمویم که بعد از شهادت پدر سرپرستی ما را برعهده گرفت من را به کلاس می برد و خودش محافل قرآنی برگزارمی کرد. مادرم هم چون خودشان حافظ قرآن هستند تاثیرزیادی روی من داشت و درحفظ قرآن کمک زیادی به من کردند وما باهم به مرور و تثبیت قرآن می پرداختیم.الان هم مادرم برای حفظ قرآن پسرم، همان تاثیر را دارد و زحمت زیادی می کشند.

نوید شاهد: حفظ قرآن درزندگیتان چه تاثیری داشته است؟

درآن یک سال که قرآن را حفظ می کردم بهترین سال زندگی من بود. حس و حال خیلی خوبی داشتم. ارتباط باقران روحیه ام را بسیار بالا برد و من الان موفقیتم را مدیون حفظ قرآن هستم.

نوید شاهد: درزمینه قرآن چه مدت است که فعالیت دارید؟

من از همان دوران راهنمایی یعنی حدودا 15 سال، درزمینه های مختلفی از قرآن فعالیت داشتم و چون زبان عربی زبان مادریم بود به عنوان مترجم برای آموزش قرآن و بسیاری از مفاهیم به عرب زبانان در جامعه الزهراء و جامعه القران به عنوان مترجم فعالیت می کردم وهمان جا بود که با بقیه مربیان قرآن در آزمون تربیت مربی قرآن شرکت کردم و قبول شدم.

نوید شاهد: برای ترویج انس با قرآن چه کارهایی انجام می دهید؟

تمام تلاشم جمع کردن کودکان و نوجوانان برای آموزش قرآن هست و من برای آموزش بیشتر به سمت بچه ها می روم. معتقدم که تاثیری که روی کودکان و نوجوانان می توان داشت بسیار با ارزش است و مسیر زندگی آنها را می توان از مسیر عادی تغییر داد. حتی وقتی به خارج از کشور برای دیدن اقوام میروم در مراکز اسلامی به تعلیم قرآن برای بچه ها می پردازم و می بینم که چقدر در این مراکز به افرادی مانند من برای تعلیم نیاز دارند.

نوید شاهد: ازپدرتان و ویژگی های ایشان بگویید.

من یک ساله بودم که پدرم در انتفاضه شعبانیه عراق شهید شدند و از آن دوران چیزی به خاطر ندارم و بعد از آن هم عمویم سرپرستی ما را برعهده گرفت و مانند یک پدر دلسوز در کنار مادرم به تعلیم و تربیت ما پرداختند. پدرم با اینکه درهمان زمان جانباز بودند و یک پایشان قطع بود اما تمام تلاششان را برای آزادی کربلا و شیعیان انجام میدادند شنیده ام که پدربه مادر م گفته بود که از من نخواهید که برای کمک به شیعیان و مبارزه با دشمن نروم و مادرم در پاسخ به وی گفته بود که من اصلا نمی خواهم سد راه یاری امام حسین و شیعیان شوم در همان روز که صدام گنبد امام حسین (ع) را بمباران کرد پدرم در اثر انفجار شهید شد. مادرم می گوید که یکی از ویژگی های پدر خواندن نماز شب بود هیچ وقت بدون نماز شب نمی خوابید.

نوید شاهد: با اینکه پدررا ندیده اید آیا تا به حال از ایشان کمک خواسته اید؟

من خیلی کم خواب پدر را می بینم اما یک بار در دوران راهنمایی که به مدرسه رفته بودم به یکی از دوستانم گفتم که من برای پدرم و شهدا گریه می کنم و دوست دارم یاد آنها را زنده نگه دارم دوستم گفت شهدا که از بین رفته اند و و کسی به یاد آنها نیست فراموش شده اند من از صحبت دوستم بسیار دلم شکست و شب با گریه به یاد پدرم به خواب رفتم در خواب پدرم را دیدم که پسر بچه ای کوچک شده من به پدرم گفتم پدر من تورا از یاد نخواهم برد تو فراموش نشده ای پدرم در قالب کودکی به من گفت من این همه راه آمده ام تا به تو بگویم که می دانم تو مرا فراموش نکرده ای. بعدازآن خواب، بسیار با ایشان حرف میزنم و درد و دل می کنم و هر آیه ای از قرآن که می خوانم آن را تقدیم به پدرم می کنم.

نوید شاهد: چگونه باآموزه های قرآن درزندگی شخص خود مانوس هستید؟

من سعی می کنم قرآن را درزندگیم پیاده کنم. وقتی که باردار بودم صوت قرآن را می گذاشتم و قرآن را بلند برای جنین درشکم می خواندم جالب است که وقتی پسرم را در خارج ازکشوربه دنیا آوردم، دربیمارستان، صوت قرآن را برای نوزادم پخش می کردم، پرستاران خارجی از من می پرسیدند که این چیست که پسر تو اینقدربا این صدا آرام می شود.

الان هم که پسرم هفت ساله است تا صوت قرآن را برایش نگذارم شبها نمی خوابد و مشغول حفظ کردن قرآن است.

نوید شاهد: شهادت به عنوان یکی ازآموزه های قرآنی درزندگیتان چه جایگاهی دارد و شیوه تربیتی شما در این راستا چه بوده است؟

من عاشق شهادت هستم و قبل ازاینکه ازدواج کنم دوست داشتم خدا به من همسری دهد که ایشان هم درراه شهادت تلاش کند من هر روز این دعا را در حق خانواده می کنم که هرسه نفر شهید شویم وقتی پسرم به دنیا آمد دعای شهادت برایش خواندم و خودش نیزهرشب این دعا را می خواند و با حضرت علی صحبت می کند وازاومی خواهد که جزو یارانش پسرم را پذیرا شود.

زمانی که پسرم را با خود به دانشگاه می برم درمحوطه دانشگاه، شهدای گمنامی هستند که پسرم بر سر مزار آنها می رود و برایشان دعا می خواند به من می گوید من دوست دارم شهید شوم اما دوست ندارم گمنام باشم دوست دارم اسم خودم نوشته شود.

معتقد هستم که ما هرچه داریم از شهدا داریم. اگرآنها نبودند الان ما این امنیت را نداشتیم. دوست دارم این را به همه بگویم که ما مسئول هستیم یاد شهدا را زنده نگه داریم و این فرهنگ را اشاعه دهیم. ما مدیون خون شهدا هستیم.

نوید شاهد: همسرتان دراین مسیر قرآنی چه اندازه شما را همراهی می کند؟

همسرم نیز درراه تدریس قرآن بسیار با من همراهی می کند و مانند من مغتقد است که باید تعلیم را از بچه ها آغاز کرد چون بزرگترها بسیاری از چیزها را می دانند. همسرم مانند من دانشجوی دندانپزشکی است همسرم حافظ قرآن نیست اما درآموزش قرآن برای نوجوانان فعالیت دارد.

فرشته بختیاری