خروج از بنبست در عملیات طریقالقدس به روایت شهید صیاد شیرازی
عملیات به یاری خداوند متعال و همت رزمندگان اسلام به خوبی انجام شد و بخش عمدهای از منطقه در همان شب اول آزاد شد. اما وضعیت بسیار نگران کننده بود، تلفات سنگینی بر ما متحمل شده و نیرویی که بخواهد جایگزین این برادران اعم از ارتشی و سپاهی بشود، وجود نداشت. شاید به خاطر زیر آتش بودن در آن محور، ما بیشتر از ۱۸۰۰ نفر شهید دادیم فقط برای اینکه خط را نگه داریم. برای رهایی از این بن بست، شب قرار گذاشتیم که یک جلسه فوقالعاده بین ارتش و سپاه یعنی قرارگاه خودمان در سوسنگرد داشته باشیم.
بیش از سه چهار ساعت بحث ادامه پیدا کرد ولی هیچ نتیجه مثبتی از بحثها گرفته نشد.
شهید غیرتمندی داشتیم که طلبه جوانی بود به نام «مصطفی ردانی پور». او گفت: «برادرها، شما حرفهایتان را زدید، دیگر فکر نمیکنم چیز جدیدی داشته باشید. اگر موافق باشید یک دعای توسل بخوانیم. باز هم همان کسانی که در نزد خدا آبرویی و عزتی دارند مثل ائمه اطهار(ع) هستند که باید دستمان را بگیرند. » چراغها خاموش شد، خود ردانی پور دعا را شروع کرد. همه به شدت برانگیخته شده بودند و دلشان شکسته بود. متوجه شدم پشت سرم یکی بیشتر از همه با شدت گریه میکند.