بر اینکه پسرتان شهید شده فخر بورزید
به گزارش نوید شاهد، شهيد «بهلول خورشيدی» فرزند «بهرام»، 12 مهرماه 1343 در پارس آباد به دنیا آمد. این شهید والامقام در 30 خردادماه 1362 به فیض شهادت نائل آمد. در ادامه بخشهایی از وصیتنامه شهید خورشیدی را میخوانید.
و لاتحسبن الذين قتلوا فی سبيلالله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامی ايران و با آرزوی طول عمر برای ايشان و با درود به ارواح پاک شهيدان اسلام و انقلاب كه با نثار جان عزيزشان توانستند درخت اسلام را آبياری نمايند و با آرزوی پيروزی نهايی رزمندگان جان بر كف اسلام در تمام جبهههای جنگ به جهت اينكه خداوند تبارک و تعالی به ما منت نهاد و مرا عضوی از سپاه جندالله و اسلام قرار داد. بار ديگر از ايزد قادر و متعال میخواهم كه دوباره منتی به ملت ما بنمايد و در ظهور منجی عالم بشريت حضرت مهدی(عج) تعجيل فرمايد و به امام امت ابراهيم بتشكن، موسی زمان طول عمر عطا بفرمايد. من ذرهای از دريای بيكران و خروشان كه با نثار جان خود بتوانم درخت اسلام را آبياری نموده و در تداوم و سرعت آن انقلاب كمی موثر باشم تا اسلام با طنين افكنی درگيتی، مستضعفان بتوانند بر مستكبران و گردنكِشان جابر غالب گردند.
اكنون كه عازم عمليات با كافران از خدا بیخبر يعنی(دمكرات و كومله) و ديگر گروههای چپ و راست هستم، میخواهم به عنوان وصيت به تمام برادران و خواهران متعهد و مسئول عرض دارم كه در تداوم انقلاب كوشا و همواره به ياری امام عزيزشان بشتابند و با سعی و اخلاق اسلامی خود بتوانند برادران كُرد را هر چه زودتر از دست اين اجنبی پرستان و نوكران بيرون آورند.
وصيتی به پدر عزيز و مادر مهربانم كه تا به حال نتوانستم كار نيكی به حضورتان انجام دهم، به هر صورت از شما میخواهم كه در سوگ من گريه نكنيد؛ بلكه شادی كنيد كه يكی از پسرانتان را در راه خدا و خدمت به اسلام و مردم ستمديده از دست دادهايد و به اين عمل خود فخر ورزيد اگر گريه كنيد عذابی برای من میباشد. چون موقع آمدن هيچيک از شما را نديدهام میخواهم كه مرا ببخشيد.
آرزو دارم اگر گل نيستم خاری نباشم / بارداری نيستم دوش كسی باری نباشم
گر نگشتم دوست با صاحب ولی دشمن نگردم / بوستان سير خليل ار نيستم ناری نباشم
گر نتوانستم ستانم داد مظلومی ز ظالم / باز ان خواهم كه همكار ستمكاري نباشم
گر نريزم اب رحمت از سبويی در گلويی / دلخوشم گر خنجری بر قلب افكاری نباشم
«والسلام »