جانبازان پرافتخار، مشوقم در به اهتزاز درآوردن پرچم ایران بودند
نوید شاهد: بازیهای پارالمپیک یکی از شاخههای بازیهای المپیک است که افراد دارای معلویت در آن شرکت میکنند، ورزشکاران پارالمپیک به درستی ثابت کردند معلویت، محدودیت به حساب نمیآید. به مناسبت 24 مهرماه، روز ملی پارالمپیک، خبرنگار نوید شاهد با «علی ایزدی راوندی» یکی از جانبازان 50درصد که به دلیل مجروحیت از ورزش کنارهگیری کرده بود، اما پس از 25 سال به تشویق یکی از دوستان نزدیک خود پا به میدان گذاشت و به طور حرفهای مسیر خود را ادامه داد؛ گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانید.
«علی ایزدی راوندی» متولد 1347 است. او از کودکی به تنیس روی میز علاقه بسیاری داشت. سال 1362 در عملیات والفجر4 مجروح شد و تا مدتها به دلیل مجروحیتی که داشت، زندگی خود را در بستر بیماری سپری کرد؛ تا اینکه سال 1380 به تشویق یکی از دوستان نزدیک خود و پس از 25سال در رشته «تنیس روی میز» فعالیت خود را به طور حرفهای از نو آغاز کرد.
مجروحیتم باعث شد تا از دنیای ورزش فاصله بگیرم
قهرمان ملی پارالمپیک که به دلیل مجروحیت از دنیای ورزش فاصله گرفته بود، ابتدا درباره نحوه آغاز فعالیت حرفهای خود در رشته ورزشی تنیس روی میز توضیح داد: یادم میآید که روزی یکی از دوستان نزدیکم به دیدنم آمد و بعد از صحبت و یادآوری خاطرات زمان جنگ، مرا تشویق کرد تا مانند آن موقعها تنیس بازی کنم. من آن زمان روحیه ورزشیام را باخته بودم و گمان نمی کردم که بتوانم با وجود معلولیت و جانبازی دوباره به عرصه ورزش بازگردم. او به من سالنی که مخصوص جانبازان ورزشکار بود را معرفی کرد. چند روز بعد، به واسطه و تشویق سایر نزدیکانم به همان سالن مراجعه کردم. وقتی وارد سالن شدم و دسته «پینگ پنگ» را پس از 25سال مجدد در دستم گرفتم حس و حالی که مرا به دنیای کودکیهایم میبرد، در وجودم رنگ و رویی تازه گرفت. دیگر سر از پا نمیشناختم، انگیزهای در من شکل گرفته بود که باعث شد تا با پشتکاری بیشتر از گذشته این راه را ادامه دهم. با شور و اشتیاقی باور نکردنی شروع به تمرین کردم، طوری همه از این پشتکار و اشتیاقم متعجب شده بودند.
مدلهایی که در این چند سال کسب کردهام
ایزدی راوندی درباره مدالهایی که در این چند سال کسب کرده بود گفت: چند سالی تمرین کردم تا به افتخار کسب مدال قهرمان کشوری رسیدم. در آن لحظه هیچ چیز برایم لذت بخشتر از آن نبود. همانجا در دلم گفتم: «من میتوانم، من باید در این عرصه بیشتر از گذشته بدرخشم.» با گذشت زمان به نخستین مسابقه رسمی در سال 2010 «مسابقات رسمی پکن» دعوت شدم. در این مسابقه با پیروزی مقابل تیم روسیه موفق به کسب نخستین مدال جهانی «مدال نقره» شدم. سال بعد در «تایوان» مدال بنز را کسب کردم و به یاری خداوند در «مسابقات آسیایی اردن» توانستم مدال نقره را کسب از آن ملت ایران کنم.
جانبازان باعث انگیزهبخشی در جوانان میشود
قهرمان ملی پارالمپیکی با اشاره به فعالیت جانبازان که باعث انگیزهبخشی در جوانان میشود، بیان کرد: انگیزه و هدفی که پس از 25سال در من شکل گرفت، به واسطه جانبازان سرافراز میهنم بود. نسبت به استعدادم مرا تشویق کردند تا پرچم جمهوری اسلامی را در کشورهای دیگر به اهتزاز در آورم. وقتی پرچم ایران به همراه کلمه الله وسط آن در کشوری دیگر به اهتزاز در میآید به خود میبالم و این افتخار من است.
وی افزود: ورزش و تمرینات بدنی به افزایش اعتماد به نفس کمک فراوانی میکند. ورزش علاوه بر اینکه به لحاظ جسمانی باعث توانمندی جوانان میشود بلکه به لحاظ روحی نیز نشاط و آرامش را به همراه خواهد داشت. افرادی که برای تمرینات ورزشی خود برنامه ریزی دارند و در کنار دیگر فعالیتهای خود مرتب ورزش میکنند یا به شکل حرفهای این رشته را ادامه میدهند؛ دارای روحیهای قوی با اعتماد به نفسی بالا هستند. هیچ کس به اندازه فردی با تجربه نمیتواند یک جوان را نسبت به درستی یا نادرستی چیزی آگاه سازد. وجود یک الگو در زندگی جوانان باعث میشود تا آنان به تبعیت از او در رسیدن به موفقیت، با گامهای بلندتری قدم بردارند و از تجربیات او برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند. جوانان باید جانبازان سرافراز میهنمان را الگوی خود قرار دهند.
ترویج فرهنگ مقاومت به واسطه ورزش
علی ایزدی راوندی از ترویج فرهنگ مقاومت به واسطه ورزش در جهان گفت: ما باید هم در ورزش و هم در زندگی خود الگو مقاومت، شهادت، ایثار، صبر و شکیبایی باشیم. همچنین میتوانیم به واسطه ورزش الگویی درست برای نسل جوان باشیم. نسل جوانان باید ادامه دهنده راه شهدا و پیروی ولایت فقیه باشند.
خاطرهای زیبا از قهرمان ملی پارالمپیک
این قهرمان ملی پارالمپیک یکی از خاطرات زیبا و به یاد ماندنی خود را تعریف کرد: دوم ماه محرم بود و ما برای مسابقات جهانی راهی اردن شده بودیم، چند شبی دلگیر بودم که به جای عزاداری برای امام حسین(ع) مجبور بودم برای مسابقات به اردن بروم. (اگر اطلاع داشته باشید محرم ما روز جشن و پایکوبی چند کشور دیگر به خصوص در کشور اردن است) روز دوم محرم که ما در هتل بودیم صدای جشن و پایکوبی مردم بسیار ناراحتم کرده بود. در خلوت خودم برای امام حسینم عزاداری میکردم. در دلم از خدا خواستم تا یک شب روضه امام حسین نصیبم کند. چند روز بعد که تمام بچههای ایران در این مسابقات مدال گرفتند؛ مربی تیم مرا صدا کرد و گفت: «سفیر ایران در اردن به مسابقات آمده بود؛ از ما دعوت کردند تا امشب به سفارتخانه برویم.» شب سوم عاشورا بود که ما همه به آنجا رفتیم. همین که رسیدیم دیدم خداوند حاجت دلم را برآورده کرده است. در سفارتخانه روضه امام حسین(ع) برپا بود. هیچ خاطرهای بهتر از این در ذهنم نقش نبسته است.
گفتوگو از «آرزو رسولی»