فرزندانم را در خط ولایت فقیه تربیت کنید
نوید شاهد: شهید «اکبر نجفی» فرزند «محمد»، 4 مردادماه 1339 در فارس دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 14 اسفندماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد. بخشهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش میخوانیم.
با درود و سلام به محضر يگانه پيشگاه منجی عالم بشريت حضرت ولیعصر(عج) و نائب بر حقش امام امت خمينی بتشكن و با سلام بر امت حزبالله و غيور ايران بخصوص خانوادههای معظم شهدا، جانبازان، اسراء و شما امت شهيدپرور «اشكنان».
با درود فراوان بر شهيدان راه حق و حقيقت كه اينگونه جان خود را فدای قرآن و اسلام نمودند. با كسب اجازه از محضر بزرگمرد عالم بشريت حضرت بقيهالله الاعظم ولیعصر(عج)، چند كلمهای ناقابل نه بهعنوان وصيت بلكه بهعنوان يادآوری به شما خواهران و برادران عزيز و ارجمندم تقديم مینمايم.
هم اينک بنده بر خود لازم دانستم حالا که جنگ به مرحلهای رسيده كه نبايد از پا نشست و بايد بپاخيزيم و به صحنه نبرد رفته و كار اين جنگ را يكسره كنيم. وصيتم به شما برادران عزيزم اين است كه تا میتوانيد به جبهه رو كنيد و به دشمن حملهور شويد و اگر توان رزمی نداريد لااقل در پشت جبهه به ياری ديگر رزمندگان در جبههها شتافته و آنها را يارى كنيد.
امت حزبالله! بعد از رفتن ماها اسلحه بر زمين افتاده ما را برگيريد و نگذاريد كه خون شهيدان پایمال شود. به پا خيزيد و از مملكت اسلامی ايران دفاع كنيد به متجاوزان بعث همچون ضربهای بزنيد كه ديگر توان رزميدن نداشته باشند.
وصيتم به خواهران حزبالله، اول مسئله حجاب است و از شما میخواهم كه زينبوار و فاطمهگونه حجاب خود را رعايت و حفظ كنيد كه خود جهادی فى سبيلالله میباشد و از كمكهای خودتان هيچگونه دريغ نفرماييد.
از برادرانم میخواهم كه اگر خداوند توفيق شهيد شدن را به من عنايت نمود، هرگز و هرگز براى من ناراحت نباشيد و چون شيری درنده در ميان دشمنان جنگيده و آنها را تار و مار كنید.
از خانواده عزيزم میخواهم كه از رفتن من ناراحت نباشند و فرزندانم را طوری در راه اسلام تربيت نمايند كه در خط ولايت فقيه باشند.
در پايان از مادرم میخواهم كه برای من گريه نكند و ناراحت نباشد، سياه هم برايم نپوشد كه دشمنان اسلام را اين گريه خوشحال میکند.
والسلام.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينى را نگهدار.