واکاوی نظری مناسبات دو سویه فرهنگ و توسعه
نوید شاهد: واکاوی نظری مناسبات دو سویه فرهنگ و توسعه، عنوان مقالهای است که توسط «میثم آقداغی» نوشته شده، به همایش ملی فرهنگ و برنامه هفتم توسعه ارسال و در کتابچه چکیده مقالات این همایش منتشر شده است.
در چکیده این مقاله آمده است: «رسش از نسبت فرهنگ و توسعه متأخر از اتخاذ دیدگاهی نظری در مورد چیستی این 2 مقوله و چرایی و چگونگی پویاییهای آنهاست که از قضا هر 2 عرصه میدان نظرگاههای متنوعی هستند. فرهنگ، به یک معنا، در اوزان تمدن و ساحت نرم افزاری آن است و موجودیتی تاریخی است که ساحتهای مختلف حیات اجتماعی را در بر میگیرد. در کنار این معنای انسانشناسانه و تاریخی، فرهنگ گاهی تعریفی کارکردگرایانه دارد و در عرض سایر خرده نظامهای اصلی حیات اجتماعی از قبیل سیاست و اقتصاد قرار میگیرد. سوّمین کاربست این اصطلاح جنبه زیباشناختی دارد و به معنای هنر و صنایع خلاق نزدیک میشود.
از سوی دیگر، توسعه نیز در نگاهی بسیار کلی و اجمالی دارای 2 معنای مرتبط اما متمایز است. معنای نخست توسعه فرایندی از تحولات اساسی است که در ساحات مختلف زندگی انسان معاصر پدید آمده است، تحولاتی که ابتدا در غرب اروپا شروع شد و امروزه جهانی شده است. معنای دوّم توسعه اصطلاحی است که به طور خاص در مطالعات توسعه و در نیمه قرن بیستم میلادی رواج یافت. توسعه در این معنا دیگر روندی از تحولات تاریخی در اروپا و غرب نیست؛ بلکه طرحی است که قصد دارد آن تحولات را به نقاط دیگر جهان سرایت دهد. اگرچه مکاتب مختلف مطالعات توسعه، از مکتب نوسازی گرفته تا وابستگی و نظام جهانی و غیره، در مقام تبیین توسعه و تجویز راهکارهای نیل به آن تفاوت دارند؛ اما در سطحی عمیقتر، معنای تقریباً مشابهی از توسعه ورای تنوعها و گوناگونیهای سطحی بین آنها مشترک است.
در این مقاله قصد داریم از تضارب معانی مختلف فرهنگ و توسعه به بازشناسی مناسبات بین این دو بپردازیم، به گونهای که بتواند مبنایی برای شناخت نقش فرهنگ در برنامهریزی توسعه یا، به تعبیر بهتر، پیشرفت در گام دوّم انقلاب اسلامی باشد.»