یاداشت فعال عرصه بینالملل در نخستین سالگرد درگذشت «وحید شریعتمداری»
به گزارش نوید شاهد، عباس خامهیار، معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی به مناسبت هفتم اردیبهشت، نخستین سالگرد درگذشت «وحید شریعتمداری»، فعال عرصه بینالملل و از مدافعان انقلاب و توسعه ایران اسلامی نوشت: با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۵۷، بسیاری از دانشجویان متعهد و میهندوست مقیم خارج به ویژه اعضای انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی اروپا و امریکا برای سازندگی، عمران و اعتلای کشور و نیز دفاع از مرز و بوم و تماميت ارضى میهنشان راه وطن را پیش میگیرند و به ایران باز میگردند.
«وحید شریعتمداری» یکی از آنانی بود که با وجود همه امکانات برای ادامه تحصیلات تکمیلی خود، انگلیس را به نیت تحقق چنین اهدافی ترک و به ایران باز میگردد.
شعور و شور جوانی همراه با شناخت دقیق و میدانی که از نظام سلطه داشت، او را به گزینش راه و نهضت امام خمینی (ره) وا داشت. تسلط به زبان انگلیسی و آشنایی با متفکران و مجاهدان نامدار جهان اسلام از قبیل پروفسور کلیم صدیقی؛ رئیس پارلمان مسلمانان انگلستان، احمد هوبر، حافظچی و ابراهیم زکزاکی او را در گردونه فعالیتهای بینالملل و جریانهای رهایی بخش ضد استعماری و ضد استبدادی قرار داد و از سویی دیگر، حس لطیف و انسانیاش او را یار و مدافعی راستین برای ملتهای ستم دیده آفریقا درآورد و تا سالیان سال با کسب تجربیات ارزشمند در این سنگر و با برپایی نشستها، همایشها و رفت و آمدهای میدانی، خدمات فکری ارزشمندی به آنها ارائه داد.
شرایط جهانی و منطقهای سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی و هجمه بزرگ تبلیغاتی و جنگ رسانهای و روانی قدرتهای چپاولگر و همپیمانان منطقهای شان علیه نظام نوین کشورمان، ضرورت ارائه تصویری مناسب و قدرتمند از تحولات کشور و تبیین اصول، اهداف و آرمانهای نهضت پیروزمند ملت ایران را برای ملتهای منطقه ایجاب میکرد.
تمرکز عدهای جوانان همفکر، زباندان و آشنا با اوضاع منطقه در معاونت بینالملل آن روز وزارت فرهنگ، برای تحقق چنین اهدافی بود و آنجا نقطه آغازین آشنایی ام با «وحید شریعتمداری» بود.
این آشنایی که چهار دهه استمرار و تا واپسین روزهای رحلت او ادامه یافت و در ایستگاههای مختلف تجلی زیبایی داشت که اوج آن در کنگرههای عظیم هنگام مراسم حج بیت الله الحرام و نشستهای گوناگون درون و برونمرزی بود که وحید آن را همواره «حبل المتین» همبستگی امت میدانست و در آن مىدرخشيد.
قبل از آن هم، خاطره با شکوه سفرمان به سیرالئون در سال ۱۳۶۱ برای برپايى و شركت در همایش حج بود كه آشنایی بیشتر با این شخصیت اخلاق مدار را هرگز از یاد نمیبرم.
از همان ابتدای آشنایی و در آن سالهای پر تلاطم و پر ماجرا و اضطراب اوایل انقلاب، متفاوت از دیگران یافتمش و از روی حس کنجکاوی گاه گاهی دنبال پیداکردن این نقطه تفاوت بودم.
ارتباط عاطفی و ارادتش را به پیر غلامی خوش سیما با محاسنی سفید که همواره روی چهارپایهای در کنار درب ورودی مجالس و محل تجمعات مىنشست و جوانانی را از روی شکل و شمایل، ماهرانه شکار میکرد تا نیاز های ضروری و اولیه زندگى نو آنان را کوپنی و با هزینه کمتر تأمین کند، از یاد نمیبرم.
پیرمردِ خیر، ما به التفاوت هزینه را از خیرین ديگرى دریافت میکرد که از مکنت مالی خوبى برخوردار بودند. (سهم من هم در همان آغاز تشكيل زندگى دو قطعه موكت نُه مترى بود كه تا ماهها قسط آن را مىپرداختم).
شباهتهای خُلقی و خَلقی پير غلام سرور شهيدان، حاج عبدالحميد با وحید شریعتمداری به تفکرم واداشت و نسبت پدر و فرزندى را در آنان يافتم.
آقا وحید به منظومه امتی و جهانشمولی اسلام، باور عمیق و راسخی داشت و برای تبیین مبانی، آرمانها و اندیشههای امام خمينى(ره) سر از پا نمىشناخت. اين اعتقاد و ایمان راسخ به هدف و آرمانش به حدی بود که گاهی تعجب و شگفتى حتی همفکران و هم اندیشان خود او را برمیانگیخت و در برابر صلابت او با وجود ملاحظاتى كه گاهى مىداشتند، تسلیم مىشدند.
قلب وحيد برای اعتلای ایران عزیز و سرافرازی و آبادانی آن میتپید. هر جا که احساس میکرد حضورش سودمند است بدان جا میشتافت ، وقت میگذاشت، فداکاری میکرد و برای رسیدن به هدف والایش بدون هیچگونه چشمداشتی تلاشی خستگیناپذیر داشت و از شنيدن هیچ سخن گزافی هم در اين رابطه پروایی نداشت.
وحيد را میتوان یک «دستگاه فعال پورتابلی» دانست که هرگز در یک مكان قرار نمیگرفت و هر جا که نیازی به او بود حضور داشت. او حقیقتاً ظرفیتساز و ظرفیتیاب بود.
او با خدایش عهد بسته بود و بر سر آن عهد تا واپسین لحظات زندگیاش پایبند ماند.
«رِجالُ عاهَدوا الله»
آقا وحید، جدی، استوار و با اعتماد به نفس فوق العاده و کم نظیر، ایدههایش را مطرح میکرد و تلاش زیادی برای متقاعدکردن مخاطبانش به کار میبرد.
سحر کلام و باور قلبی او چنان بر مخاطبان غیر ایرانیاش تأثیرگذار بود که هنوز پس از گذشت سالیان سال خاطره جمعهای گفتمانی و چشمان خیره شده جوانان آفریقایی نسبت به او در ذهنم نقش بسته است.
او سخت، متواضع، بی ادعا، فروتن و از سلامت نفس و اخلاقی نیکو برخوردار بود و با چنین خصلتهایی زندگیاش را وقف حل مشکل مستمندى و یا گشودن گره نیازمندی کرده بود و در اين راه همواره از آبرویش هزینه میکرد و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد.
نام، تلاش و همت والای او زبانزد همه آشنایان و دوستانش در همه سطوح و زمینههاست. در همه بخشهای فعالیت های برون مرزی، در محافل فرهنگی، در مصلای تهران، در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا و … نقش و اثر او جاودانه است.
امروز و پس از گذشت يک سال از رحلت نابه هنگام و زيانبار او، خلأ وحيد را با تمام وجودمان حس مىكنيم.
روحش شاد و راهش پُر رهرو باد.