خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(2):
در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: در دوران نوجوانی، مبارزه با فساد را با افتخار انجام می دادیم و هیچ ترسی از کسی هم نداشتیم. هنوز هیچ شناخت دقیقی از ساواک نداشتم. فقط از زبان حاج محمد بارها اسم ساواک را شنیده و حس می کردم. اما از هیچ نمیترسیدم.
کد خبر: ۵۲۸۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۷
« از من پرسید نوار معروف فلسفی را تو ضبط و تکثیر کردهای گفتم: نه. صندلی را بلند کرد به روی من کوبید. گفت ببرید تهران درازش کنید ...» ادامه این خاطره از زندان سیاسی قبل از انقلاب «حجتالاسلاموالمسلمین حسین آقاعلیخانی» را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۸۶۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۶
خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب:
در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: گفتم: «اما می خواهم بدونم على راست میگه؟ شاه پشت سر همه این فسادهاست؟» حاج محمد نگاه به اطراف خود کرد. گفت: «بابا، یک وقت جایی چیزی نگی ها! ساواک پدرت رو درمیاره.» من با غرور گفتم: «ساواک کیه؟!» دوباره فریاد «هیس هیس».
کد خبر: ۵۲۸۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۶
خواهر شهید «موسی خلیلی»:
خواهر شهید «موسی خلیلی» با بیان خاطراتی از شهید گفت: آرزوی من این است که در اجر شهدا سهیم باشم.
کد خبر: ۵۲۸۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۴
«در یکی از روزها شهید تندگویان قبل از بیدارباش برای نماز بیدار شد. به همین دلیل او را به زیر هشت بردند و شکنجهاش کردند. در زیر هشت افراد را از میلهها آویزان میکردند و میزدند. آن روز شهید تندگویان کتک زیادی خورد، به طوری که صدای الله اکبرش به گوش میرسید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات زندانی سیاسی قبل از انقلاب «سید مرتضی نبوی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۸۴۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۴
جانباز سید محمدمهدی شهروش:
«به خود که آمدم، داخل پیادهرو افتاده بودم و زمین پر از خون بود، اول فکر نمیکردم خونی که بر روی زمین پخش شده است از من باشد. در یک لحظه احساس کردم پایم میسوزد، دستم را به طرف زانویم بردم، دیدم زیر زانوی پایم پاره شده و خون از آنجا به بیرون میزند، خون زیادی که وارد جوی آب شده و آب را سرخ کرده بود. پایم آش و لاش آمده بود، نگاه کردم، دیدم جوان دیگری در حدود ۲ متری من به زمین افتاده در حالی که تیری به شکمش خورده بود، یکی از ماموران کلانتری هم با تفنگ میزد توی سر او، گفتم: چرا میزنی گناه دارد، او تیر خورده؟ ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات جانباز «سید محمدمهدی شهروش» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۸۴۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
کتاب «یادگاران انقلاب» بر اساس خاطرات «دکتر نور احمد لطیفی» به قلم «مصطفی محمدی» نوشته شده و توسط نشر شاهد منتشر شده است. خاطره «گروه فجر انقلاب» از این کتاب را در ادامه میخوانیم.
کد خبر: ۵۲۸۳۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۴
«مادرش طی ملاقات در محوطه شهربانی به رجایی گفت: محمد جان، بیا زیر چادرم مخفی شو تا از اینجا تو را بیرون ببریم! ایشان هم خندید و به مادرش گفت نمیشود خانم جان، باید یک مدتی را اینجا بمانم، شما بروید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۸۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
«بعد از پایان نماز مغرب در حالی که مشغول تعقیبات بودیم رئیس زندان همراه چند افسر و درجهدار وارد محوطه شدند و چرخی به دور جمع محدود ده، پانزده نفری ما زدند، نگاهی به ما کردند و بدون هیچ حرفی راهشان را گرفتند و رفتند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی مرحوم جانباز «محمدحسین خاکساران» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۸۳۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
شهید «علیرضا زارعین» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر از قدرتی مافوق قدرتها در پیروزی انقلاب برایمان سخن میگوید. این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت میکند.
کد خبر: ۵۲۸۳۴۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
دوست شهید «حمزهعلی عالمی» نقل میکند: «صبح روز بعد برای تظاهرات رفتیم. من صف سوم یا چهارم بودم. صفهای جلوتر آدمهای نترسی چون حمزهعلی بودند. هنوز به میدان نرسیده بودیم که مأمورها حمله کردند.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۸۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
بازخوانی نقش مردم قزوین در انقلاب اسلامی؛
روزهای ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ امام خمینی(ره) بعد از تبعید ۱۵ ساله به ایران وارد شد و در نهایت در ۲۲ بهمن ماه پهلوی سقوط کرد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. در این دهه در تمام نقاط ایران از جمله قزوین اتفاقات و حوادث مختلفی روی داد که از نظرتان میگذرد.
کد خبر: ۵۲۸۲۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
همزمان با فرارسیدن چهل و سومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، روابطعمومی بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستانهای استان تهران اقدام به انتشار مجموعه کوتاه ”امام روح الله” با موضوع بازخوانی خاطرات انقلاب سال1357نموده است.
کد خبر: ۵۲۸۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
برادر شهید «حمزهعلی عالمی» نقل میکند: «به جرئت میگویم اگر او در مبارزات شهید نمیشد صددرصد یکی از فرماندهان پر قدرت سپاه اسلام در زمان جنگ تحمیلی میشد؛ چرا که محال بود دست از مبارزه بردارد و آرام گیرد.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقهمندان منتشر میکند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب میکنیم.
کد خبر: ۵۲۸۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
گفتگوی نوید شاهد با جانباز و برادر شهید «صفر کلوندی»؛
جانباز کرمانشاهی میگوید: شور و هیجان و روحیه رزمنده ها را در جبهه به راحتی می توانستی ببینی از همه قشرها از پیر و جوان حتی نوجوانان که با عشق به امام (ره) و دفاع از آب و خاک، میهن و ارزش های اسلامی در جبهه ها حضور داشتند.
کد خبر: ۵۲۸۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
«شهید چگینی شروعکننده مبارزات انقلابی در شهر الیگودرز بود. جرقه نطقهای آتشین انقلابی و ضد طاغوتی را شهید چگینی آغاز نمود. حرکتهای انقلابی او باعث ضد تا بهترین و مبارزترین افراد در آنجا شکل بگیرند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید ترور معلم «قدرتالله چگینی» از زبان یکی از دوستان این شهید بزرگوار است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۲۸۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
« در یکی از ملاقاتها با خانواده متوجه شدم پدرم خیلی تلاش میکند به گونهای اسباب رهایی مرا فراهم سازد. او به من گفت که مثلا پیش یکی از آشنایان رفته که آن فرد با ساواک در ارتباط بود. فرد مرتبط با ساواک به پدرم گفته بود: نبوی را احضار میکنیم، اگر همکاری کند ممکن است آزاد شود. با شنیدن این موضوع بسیار عصبانی شدم ...» ادامه این خاطره را از زندانی سیاسی قبل انقلاب «سید مرتضی نبوی» در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۸۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
کتاب «پاوه سرخ» زندگینامه داستانیِ شهید دکتر مصطفی چمران است. داستان «قهرمان» که به فعالیتهای سیاسی شهید در کشورهای آمریکا و لبنان، بازگشت به وطن پس از 21 سال و قبول منصب وزارت دفاع و نمایندگی مردم تهران در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و. . . میپردازد را میخوانیم.
کد خبر: ۵۲۸۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۳۱
مادر شهيد علی اکبر مسعودی در خاطره ای می گوید: «آخرین بار خداحافظی کرد و راهی جبهه شد. مدتی از او بی خبر بودیم. شب در خواب دیدم، در یک دریای بزرگ در قایقی نشسته است و...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۲۸۱۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
گفتگوی تصویری با مادر شهید «فردین ابراهیمی»؛
مادر شهید «فردین ابراهیمی» میگوید: فرزندم، مناطقی جنگی را که از جنگ تحمیلی مین گذاری شده بود پاکسازی می کرد، دائماً دلهره داشتم که مبادا روزی صدمهای ببیند که برگشت و به من گفت: مادرم شهادت سعادت می خواهد که خداوند این سعادت را نصیبش کرد.
کد خبر: ۵۲۸۰۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۱۰