بانک سوژه ایثار و شهادت

بانک سوژه ایثار و شهادت
بانك سوژه ايثار و شهادت(168)

فكر بلند، روح بزرگ

علي صلواتي در عمليات طريق القدس عضو كادر پزشكي دكتر كرماني مي شود. در شب حمله، حوالي ساعت سه بامداد، مجروحين را براي مداواي اوليه مي آورند...
بانك سوژه ايثار و شهادت (45)

يك روز اسيري چند مي ارزد؟!

آزاده مجروح پس از سالها تحمل رنج اسارت، اينك كه به وطن برگشته، فشار هزينه هاي سرسام آور زندگي او را سخت آزار مي دهد. مدتي قبل كه اين فشارها به اوج خود رسيد، به سراغ نويسنده اي مي رود و از او مي خواهد برايش نامه اي بنويسد. او به صاحب قلم مي گويد.
بانك سوژه ايثار و شهادت(54)

كودكي كه مأمور اطلاعات شد

جميل شهسواري عضو سپاه مي شود. با دلاوري به عنوان مسئول عمليات گردان حضرت رسول(ص) در شهر ايوان دره مشغول به خدمت مي شود. هنگامي كه شرارتهاي گروهك مسلح در كردستان به اوج خود مي رسد...
بانك سوژه ايثار و شهادت(51)

نامهْ افسر عراقي به بسيجي ايراني

درشب عمليات والفجر4، ناگهان بچه هاي گردان اخلاص با ميدان ميني رو به رو شدند كه ممكن بود توقف در آن، همه برنامه ها را برهم بزند. چند نفر داوطلب شدند كه وارد ميدان شوند. جواد آخوندي كه در گروه خط شكن قرار داشت، گفت:«يك نيروي غيبي به من مي گويد كه از اين ميدان به سلامت عبور ..
بانك سوژه ايثار و شهادت(42)

شادي در محاصره

در عمليات خيبر تيپ ما در "رطيل" در حال محاصره شدن بود .
بانك سوژه ايثار و شهادت (46)

سوغات براي خدا

پس از سالها انتظار، سرانجام در سال 60 به سفر خانه خدا رفتم. اعمال كه تمام شد، مانند بقيه حجاج مقداري سوغاتي از قبيل اسباب بازي، لباس و ديگر چيزها براي بچه ها تهيه كردم. براي خودم هم يك خلعت برديماني براي سفر آخرت خريدم.
بانك سوژه ايثار و شهادت (24)

شجاعت آزاده سني در اردوگاه

...ايّام عاشورا بود و با بچه هاي اتاق گاه و بيگاه دم مي گرفتيم و فضاي غمبار اردوگاه را با ذكر مصائب اهل بيت (ع) تسلي مي داديم . با پيدا شدن سر و كله بعثي ها آرام مي شديم و با رفتن آن ها آرام آرام مجدداً زمزمه را از سر مي گرفتيم . ..
بانك سوژه ايثار و شهادت (28)

بازمانده

محمد مهدي جعفريان متولد اصفهان در دو سالگي به همراه پدر و مادرش توسط ساواك در تبريز دستگير مي شود! او فرزند شهيد ابراهيم جعفريان و شهيد طيبه واعظي دهنوري است. پدر محمد مهدي – ابراهيم جعفريان- از بنيانگذاران گروه مهديون اصفهان است، ...
بانك سوژه ايثار و شهادت (59)

آقا مهدي يك پهلوان بود!

احمد احمد در دوران مباره با حكومت ستمشاهي، براي اين كه پوششي براي مبارزاتش داشته باشد، مغازه اي را در يك پاساژ كه يك در آن به خيابان سيروي و در ديگرش به خيابان چراغ برق باز مي شود به صورت سرقفلي به قيمت 17 هزار تومان مي خرد....
بانك سوژه ايثار و شهادت (59)

خميني اي امام!

در ابتداي جنگ كه شهرهاي مرزي ايران، از حمله خرمشهر، زير توپ و خمپاره عراقي ها بود، امام(ره) با توجه به شرايطي كه در آن روز احساس مي كردند، از مردم خرمشهر خواستند شهر را در برابر هجوم عراقي ها ترك نكرده و از آن پاسداري كنند. به اين ترتيب، بنا بر فرمايشات امام، عده اي در شهر ماندند و در كنار بسيجي ها و سپاهي ها از خرمشهر دفاع كردند، ....
بانك سوژه ايثار و شهادت (39)

كودكي در كاپشن

در كليه تظاهرات، من و خانواده ام شركت مي كرديم. روز يكشنبه مصادف با 10 دي ماه سال 1357، جلو استانداري درگيري شد. خانمم، دختر 6 ـ 5 ماهه ام را نيز با خودش آورده بود. وقتي تانك ها حمله مي كنند، همسرم مي افتد داخل جوي آب و دخترم از دستشان رها و گم مي شود. من خودم براي باز كردن درب زندان زنان به خيابان كفايي رفته بودم...
بانك سوژه ايثار و شهادت (7)

محافظت اسراي عراقي از محافظِ بسيجي خود

تعداد اسرايي كه در عمليات بيت المقدس گرفتيم خيلي زياد بود. براي انتقال آن همه اسير به مشكل برخورده بوديم. هم نيرو براي محافظت آن ها كم داشتيم و هم ماشين براي انتقال شان.
بانك سوژه ايثار و شهادت(61)

زن خجالتي

نويد شاهد:يكي از كارهاي جالب اسيران ايراني، اجراي نمايش در اسارتگاه ها بوده است. آنها با اين كار، علاوه بر سرگرمي، بسياري از پيام هاي فرهنگي را نيز زنده نگه مي داشتند.علاوه بر مهارت در گريم و درست كردن وسايل اجراي نمايش و .... يكي از كارهاي مهم، انتخاب بازيگرها بوده است...
بانك سوژه ايثار و شهادت(89)

زائر زخم

نويد شاهد:علم ها يك طرف و درفش ها طرف ديگر. علم هاي سياه به شاخه هاي درخت آويزان بودند و نشان از شكوه حماسه اي مي دادند كه در تاريخ اسطوره شده بود. درفش ها اما بر دوش خانه سنگيني مي كرد. دهه محرم با جشن هاي 2500 ساله تلاقي پيدا كرده بود...
بانك سوژه ايثار و شهادت(102)

مجازات شيرين

نويد شاهد:روحاني گردان 159 لشگر 32 انصار الحين (ع) ارتباط بسيار صميمي با بچه هاي گردان داشت ولي با شهيد رستمي صميمي تر. ولي شهيد رستمي از اين صميميت نهايت استفاده را مي كرد او هر از چند گاهي عمامه حاج آقاي را بدون اطلاعش بر مي داشت و با آن به چادرها ي گردان سرك مي كشيد و موجبات شور و شعف همرزمان را فراهم مي آورد...
بانک سوژه ایثار و شهادت (86)

وطن پرستي در قلب دشمن

در میان اسرا، یک اسیر ایرانی عرب زبان به نام عاشور وجود دارد که از اسرای قدیمی محسوب می شود. او بسیار چاق، اما بسیار خوش صحبت است.
بانک سوژه ایثار و شهادت (85)

آدرسي بر روي سراميك

از جملۀ حوادث جالبی که باعث می شود ایشان با وجود تمام سختگیری هایی که رژیم صدام انجام می داده، خانوادۀ خودش را که تا مدت ها فکر می کردند ایشان شهید شده است از اسارت خود آگاه کند.
بانک سوژه ایثار و شهادت (84)

تاران اخبار مي گويد

فردی بود به اسم حسن تاران که این فرد ترک بود و لهجۀ غلیظی داشت و صبح ها بلند می شد و بچه ها را بیدار می کرد
بانک سوژه ایثار و شهادت (82)

عجيب ترين سقوط هواپيما

در سانحۀ تلخ سقوط هواپیمای c130 که در جریان آن فرماندهان دلیر سپاه به شهادت رسیدند، علی اصغر کریم، در این حادثه زنده ماند.
بانک سوژه ایثار و شهادت (79)

مرد

سرهنگ خشن بعثی، یک به یک از اُسرا بازجویی می کند...
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه