خاطرات شفاهی مادر شهید؛
مادر شهید"رضا شیرخانی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «سنش کم بود و من باورم نمی شد بتواند جبهه برود. خیلی اصرار داشت شناسنامه اش را با کسی عوض کند تا بتواند به جبهه برود. در نهایت به صورت بسیجی موفق شد به جبهه برود. مدتی گمنام بود و در این مدت بر من که تنها پسرم را از دست داده بودم، خیلی سخت گذشت.»
کد خبر: ۵۷۵۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
خاطرات شفاهی مادر شهید؛
مادر شهید "حسین مزیدآبادی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «حسین روز عید قربان به دنیا آمد، برای همین او را حاج حسین آقا صدا میکردند. در ایام جبهه و جنگ با دستکاری شناسنامهاش به جبهه کردستان میرفت. هرگاه به مرخصی میآمد، با ذوق فتوحات جبهه را برایمان میگفت.»
کد خبر: ۵۷۵۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
خاطرات شفاهی همسر شهید؛
همسر شهید «ایرج ابرسان» در خاطراتی از همسر شهیدش گفت: «ایرج در خانه من را عزیز صدا میکرد. بسیار مهربان بود و در همه کارهای خانه با من مشارکت داشت.»
کد خبر: ۵۷۵۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «احمد داود آبادی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «احمد راه خودش را انتخاب کرده بود. روزی که میخواست راهی جبهه شود به گفته همسایگان خیلی چشم به راه بوده که ما به بدرقه او برویم و من از این بابت خیلی دلم میسوزد. ای کاش روز آخر میدیدمش!»
کد خبر: ۵۷۵۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
خاطرات شفاهی مادر شهید؛
مادر شهید "احمد اکبری" در خاطراتی از رشادتهای کوچکترین فرزندش گفت: «دوران انقلاب بسیاری از شبها در مسجد میماند و کشیک میداد. داوطلبانه راهی جبهه شد و بعد از مدتی به عنوان راننده لودر در عملیات خیبر شرکت کرد که به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۷۵۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
خاطرات شفاهی مادر شهید؛
مادر شهید "ابوالفضل آهنگرانی" در خاطراتی از بخشنده بودن فرزند شهیدش گفت: «ابوالفضل بسیار دل رحم و مهربان بود، حتی لباس تنش را به نیازمندان می بخشید.»
کد خبر: ۵۷۵۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
مادر شهید "ابوالفضل ایبک آبادی" در خاطراتی از فرزندش گفت: «خدا را شکر که با این همه سختی که کشیدم، فرزندانم خوب تربیت شدند. ابوالفضل کودک بود که نماز شب میخواند و تمام فرائض دینی خود را به جا می آورد.»
کد خبر: ۵۷۵۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
جانباز مسعود سراجیان با سمت فرمانده دسته در جبهه های جنوب و شلمچه از خاطرات دفاع مقدس گفتند: «ما با حداقل امکانات، چهار روز در کمین بودیم و آنجا خیلی بر ما سخت میگذشت و خیلی از دوستانم شهید شدند. این خاطرات برایم شبیه یک رویا بود که باورش سخت است.»
کد خبر: ۵۷۵۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با پدر بزرگوار شهید «رضا حکیمی خلیل آباد» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۵۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «محمد دهقانی سیاهکی» میگوید: «هم به نیروی انتظامی و هم به محیط زیست علاقه داشت ولی از آن جایی که بیشتر به طبیعت کشش داشت به محیط زیست رفت. خیلی به کارش اهمیت میداد، همه میدانند که شهید خدمت صادقانه میکرد، حتی شخصی که شهید را به شهادت رساند از کارش پشیمان بود و میگفت شهید خیلی مهربان بود و...»
کد خبر: ۵۷۴۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
خاطره نگاری والدین شهدا
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با مادر سرافراز شهید «اکبر شفیعی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۴۷۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «عبدالحسین امیری» میگوید: «شهید اخلاق خیلی خوبی داشت، همیشه نمازش را میخواند و روضهخوان مجلس سیدالشهدا (ع) بود. در روستای سردشت با اشرار مبارزه میکرد که در یکی از همین درگیریها به مدت چهار ساعت توسط اشرار شکنجه میشود و...»
کد خبر: ۵۷۴۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۹
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «محمد حسن خیربخش» میگوید: جبهه محلی برای آموزش و تربیت بود. آنجا دانشگاه ما بود و اشتیاق و اخلاص رزمندگان همه را پای کار نگه داشته بود.
کد خبر: ۵۷۴۲۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۰
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «حسن رئیسی» میگوید: اکثر اوقات در صف میایستادیم و برای پیرزن و پیر مردانی که توانایی ایستادن در صف را نداشتند، نفت تهیه میکردیم. این موضوع در حالی بود که خودمان در خانه نفت نداشتیم تا گرم شویم. همه دوستان و نزدیکانم در ذهن خود تفکر کمک به هم نوع را داشتند.
کد خبر: ۵۷۴۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «حسین یزدی یحیی آبادی» میگوید: «روزی که شهید به دنیا آمد ولادت حضرت علی (ع) بود. پدرش خیلی خوشحال بود و میگفت پسرم سعادتمند میشود. به کلاسهای مختلف زبان مثل انگلیسی، عربی و فرانسوی میرفت. به شهید میگفتم مادر این همه کلاس به چه دردت میخورد، میگفت شهید بهشتی حرف زبان بلد بود. ما باید تو کشور امثال شهید بهشتیها را داشته باشیم.»
کد خبر: ۵۷۴۱۷۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «چنگیز دهقانی سیاهکی» میگوید: «خیلی خوش اخلاق و با ایمان بود، همه او را به عنوان یک انسان با معرفت میشناختند. انقلابی بود، فرزندم باور داشت که باید به کشورش خدمت کند. زمانی که در حال مبارزه با قاچاقچیان بود دچار سانحه میشود و به شهادت میرسد.»
کد خبر: ۵۷۳۶۵۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «افروتن شمسایی» میگوید: به شهید گفتم الان زود است که بخواهی به سربازی بروی ولی او گفت؛ «میخواهم به صورت داوطلب بروم و اگر شهید شوم برای شما یک سعادت است»، تو توپخانه خدمت میکرد و بعدها بیسیمچی شد. اینطور نیست که ما راحت باشیم و بگوییم بقیه هستن که از کشور دفاع کنند، دفاع از وطن وظیفه همه ماست.
کد خبر: ۵۷۳۵۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۷
خاطرهنگاری والدین شهدا
مادر شهید والامقام «محسن تفنگچی» میگوید: محسن در دلسوزی و فداکاری زبانزد بود. فداکاریاش به حدی بود که مقدار حقوق ناچیزش را هم به نیازمندان و مستضعفین میبخشید.
کد خبر: ۵۷۳۳۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۵
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «اسحاق جمشیدینیا» میگوید: «شهید علاقه زیادی به قرآن و مکتب داشت. همیشه حس میکردم فرزندم شهید میشود، حتی چند بار خواب شهید شدنش را دیدم. من فرزندم را در راه خدا دادم هر چه شود خدا را شکر میکنم...»
کد خبر: ۵۷۳۳۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۵
خاطرهنگاری جانباز سرافراز
جانباز اسرافراز «رضا شمسیان» میگوید: گاهی در جبهه هوا طوری سرد بود که آب وضو روی بدنمان یخ میزد و سرما حس بویایی را از ما گرفته بود. طوری که تفاوت نفت و آب را متوجه نمیشدیم.
کد خبر: ۵۷۳۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۱۴