شهید «مهدی تیموری» عاشق جبهه بود و هیچ ترس و واهمهای برای رفتن به جبهه نداشت. میگفت، چون جنگ علیه ما شروع شد باید از وطن دفاع کنیم و برای حفظ و ناموس و انقلاب باید پشتیبان رهبر باشیم و به جبهه برویم و دشمن را شکست دهیم.
کد خبر: ۵۵۹۳۸۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
خاطرهای از شهید «اسحاق ذاکری»
همسر شهید تعریف میکند: «جنازه شهید پیدا نشد و این بیشتر ناراحتم میکند ولی وقتی یاد بینشانی و خاموشی قبر بیبی دو عالم میافتم، قلبم آرام میگیرد...»
کد خبر: ۵۵۹۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
خاطرهای از شهید «محمد حسینزاده»
همسر شهید تعریف میکند: «عاشق شهادت بود و همیشه میگفت «دلم میخواهد شهید شوم»، من حرفهایش را جدی نمیگرفتم و ...»
کد خبر: ۵۵۹۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰
شهید «مطلب حیدری آزادی» بسیار متواضع و فروتن و همچنین بسیار شجاع و نترس بود. حق الناس را رعایت میکرد. به ائمه ارادت خاصی داشت. با همه مهربان بود.
کد خبر: ۵۵۹۳۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
خاطره شهيد منوچهر الهياری «3»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «پس از اين که مدتی در تهران يعنی در پادگان امام حسين(ع) منطقهای که بايد برويم مشخص شد و مسير ما اهواز بود بلی با چنان شوق و اشتياقی با افکار وارد اهواز شديم که...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
برگرفته از نامههای دانشآموزان به شهدا؛
«من آنقدر از فداکاریهای تو و دوستانت شنیدهام که هیچگاه فداکاری شما را فراموش نکردهام حال میخواهم با نوشتن این نامه قسمتی از خوبیهای تو را پاسخگو باشم ...» ادامه این نامه را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۲۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷
شهید «علی الیاسی» وقتی که جنگ شروع شد و امام فرمان دادند لحظهای درنگ نکرد واقعاً تابع ولایت بود و تا پای جان باختن در راه اسلام و قرآن و امام میایستاد و این پیمان را عملی کرد.
کد خبر: ۵۵۹۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
خاطرهای از شهید «کرامت آسوری رودخانهبر»
پدر شهید تعریف میکند: «او با تمام سن و سال کمی که داشت جلوی ظلم و زور میایستاد و به هیچ کس اجازه زورگویی نمیداد ...»
کد خبر: ۵۵۹۲۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
شهید «عزیزالله باقری» قرآن خواندن او با دیگران فرق داشت. همیشه یک صفحه از قرآن را با معنایش میخواند و چندین بار تکرار میکرد تا تمام مفاهیم ان را بفهمد. خواندن وی همراه با عمل بود.
کد خبر: ۵۵۹۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵
مراسم یادواره حر انقلاب اسلامی، شهید طیب حاجرضایی و شهدای ورزش باستانی و کشتی پهلوانی در زورخانه شهید رجایی قزوین برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵
شهید «حسین بخشنده رستمی» حسین هر چند با تولدش در خانواده، محفل آنها را زیباتر کرده بود اما زیبایی واقعی را نزد خداوند و شهادت در راه وی میدانست. حسین عاشقانه و عاقلانه بسوی جبههها رهسپار شد.
کد خبر: ۵۵۹۲۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵
خاطرهای از شهید «کرامت آسوری رودخانهبر»
برادر شهید تعریف میکند: «همرزم شهید گفت «همگی از خاطرات جبهه برای هم تعریف میکردیم که در این میان گویی برای او روشن شده بود که شهید میشود ...»»
کد خبر: ۵۵۹۲۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۵
شهید «کاظم خردمندی» دیدیم شهید با روحیهی شاد به داخل اتوبوس رفت من صدایش کردم و گفتم: کاظم جان! نمیخواهی با مادر و دایی خداحافظی کنی و رضایت بگیری؟ آمد و خداحافظی کرد و گفت: مادر! برای اسلام جنگیدن رضایت نمیخواهد.
کد خبر: ۵۵۹۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
دوشنبه، پانزدهم آبان ماه؛
یادواره شهدای آبان شهر تاکستان، دوشنبه، پانزدهم آبان سال جاری برگزار میشود.
کد خبر: ۵۵۹۱۷۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
خاطرهای از شهید «حسین صادقی بهمنی»
همسر شهید تعریف میکند: «با من و فرزندانش در شب شام غریبان که برای اجرای مراسم ویژه این شب میرفتیم که در نزدیکی سه راه دلگشا ناگهان دیدم از زمین و آسمان گلوله میبارد ...»
کد خبر: ۵۵۹۱۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴
شهید «علیرضا روجائی» در خصوص رعایت حقوق دیگران مقید بود. دوست نداشت مال کسی را بخورد و کسی را اذیت و آزار کند.
کد خبر: ۵۵۹۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳
طی سفر به قزوین؛
سخنگوی دولت با حضور در گلزار شهدا نسبت به مقام امیران، سرداران و سه هزار شهید استان قزوین ادای احترام کرد.
کد خبر: ۵۵۹۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳
در ویدئویی که توسط مرکز تولید و نشر دیجیتال انقلاب اسلامی استان قزوین تولید شده، خاطره ای از شهید «رضا حسنپور» از فرماندهان قزوینی در دوران دفاع مقدس، به تصویر کشیده شده است.
کد خبر: ۵۵۹۰۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا؛
سنگ مزار شهدای روستای رادکان با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا رنگآمیزی شد.
کد خبر: ۵۵۹۰۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۹
قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمدعلی ترابی»
مادر شهید «سید محمدعلی ترابی» نقل میکند: «گفت: دستی را در پشتم احساس کردم. صدایی دلنشین گفت: برو فرزندم! برو که از فرزندان و از سربازان، جا نمانید! من آن چهره نورانی، مواج و مهربان رو دیدم مادر! ایشان خودش پرونده من رو امضا کردند.»
کد خبر: ۵۵۸۹۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸