از دفتر خاطرات شهید هدایت صحرایی؛
در بخشی از دفتر شعر شهید هدایت صحرایی آمده است: سالها مشتاق ديدار وصال يار بودم،گر چه پر پر شد تنم اما به محبوبم رسيدم.
کد خبر: ۴۶۰۹۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۲
برگی از دفترچه خاطرات «شهید حسن سیرو» از شهدای مین زدای استان ایلام
پدر و مادر هر روز بر سر نماز عاشقانه دعايتان مي كنم، امروز هم وقتي كه وضو گرفتم بسيار خوشحال و شيدا بودم زيرا باز مي آمدم تا دعايتان كنم...
کد خبر: ۴۵۹۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۶
روایاتی دربارۀ سیمای نمازگزاران و شب زنده داران خوانده بودم که نورانی و منور است. وقتی از ایشان در این رابطه سؤال می کردم، طفره می رفت.
تا اینکه یک شب،حدود ساعت 2 نیمه شب، به صورت اتفاقی بیدار شدم و پاسخ این سؤال که مدتها ذهنم را مشغول کرده بود، پیدا کردم...
کد خبر: ۴۵۹۶۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
یداله عزیزی همرزم شهید دوستعلی باوندی از شجاعت شهید می گوید
شهید باوندی از سربازان شجاع، زرنگ و خوش اخلاق پادگان بودند در زمان آموزشی دیپلم وظیفه ها را از بقیه سربازان جدا می کردند، در بین گردان هیچکس توان مقاومت در برابر قدرت شهید باوندی نداشت.یادم هست زمانی که یکی از مربیان آموزش دستور دادند برگ از درختی که تقریباً در یک کیلومتری محل آموزشی ما دور بود را داد که در بین همه نفر اول شهید باوندی بود...
کد خبر: ۴۵۹۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
ماجرای خواب برادر شهید صید فتحی بانقلانی همزمان با شب شهادت برادر
خواب دیدم که انگشتر فیروزه ای که در انگشت دست راستم بود، سیاه شده است.صبح که از خواب بیدار شدم ، انگشتر را دیدم که واقعاً سیاه شده بود. خیلی نگران و ناراحت بودم...
کد خبر: ۴۵۹۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
خاطراتی از شهید تاتار قادربیگیان، راوی المان شریفیان همرزم شهید
با توجه به اینکه شروع عملیات مصادف با نماز ظهر بود. فرمانده گردان را راضی کرد که اول نماز را به جا آورند بعد عملیات را شروع کنند هر چند احتمال می رفت با خواندن نماز و کمی دیرتر شروع شدن عملیات دشمن خود را جمع و جور کند...
کد خبر: ۴۵۹۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۷
خاطره ای از سردار علی حیاتی ، راوی همرزم شهید
شهید علی حیاتی و شهید علی بازدار که به ترتیب مسئول و معاون گروهان بودند، روی یک حصیر می خوابیدند و بنده و شهید آدینه که نسبتی این گونه داشتیم، روی حصیر دیگر. چون خسته بودیم خیلی زود خوابمان می برد. صبح ها وقتی از خواب بیدار می شدیم، احساس درد می کردیم و جای حصیرها روی بدن هایمان مانده بود...
کد خبر: ۴۵۸۹۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶
برگی از خاطرات «آزاده سرافراز حجت الاسلام و المسلمین اله مراد روح افزا»
بعد از پذیرش قطعنامه بود، درست مقارن با زلزله ی رودبار و منجیل، جمعه شبی در کنار اسرا مشغول اجرای مراسم دعای کمیل بودیم. شوری معنوی آمیخته با اندوه، دل داغدار اسرا را در جوار مرقد و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) دو چندان کرده بود...
کد خبر: ۴۵۸۸۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵
خاطره ای از شهید قنبر جمزاده فرمانده گروهان - راوی همرزم شهید
من هنوز چفیه ی سیاه با خطوط سفیدش را به یادگاری دارم،چند ماشین پشت سر ماشین حامل پیکر شهید راه افتادند.در بین راه، شهید بسطامی و شهید ملاحی به ما ملحق شده و از شهادت قنبر مطلع شدند...
کد خبر: ۴۵۸۵۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۱
سعد الله مرادي فر جانباز هفتاد در صد قطع نخاعی از اخلاق هم کلاسی شهیدش چنین می گوید
بارها شاهد بجا آوردن واجبات در زمان معين توسط شهيد بودم گاهي در ميان بازي ياري كم مي شد و مشاهده مي شد كه مراد جهت فرضيه نماز بازي را ترك كرده است او هميشه بنده و دوستان را به نماز اول وقت و درس خواندن تشویق مي نمود...
کد خبر: ۴۵۸۱۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۵
احمد زارعی همرزم شهید، از شجاعت و رشادت های شهید محمد کرمی فرمانده گروهان چنین می گوید
ما از نظر تجهیزات و امکانات نظامی نسبت به دشمن خیلی امکانات کمتری داشتیم در نقطه ای از جاده پلی بود در دو طرف کانال آبی که جهت کشاورزی آن زمان مردم مهران مورد استفاده قرار می گرفت بچه ها در داخل آن کانال موضع گرفته بودند، آتش تهیه دشمن هر لحظه بر روی رزمندگان زیادتر می شد...
کد خبر: ۴۵۷۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۱
خصوصیات اخلاقی و رفتاری شهید علی غیوری زاده از زبان همرزمان
علی فوق العاده شجاع بود. بنده بعید می دانم در این منطقه کسی در شجاعت همانند علی بوده باشد. در وجودش ذره ای ترس نبود. در عملیات والفجر۵ در گردان شهید بهشتی خدمت می کرد...
کد خبر: ۴۵۷۵۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۹
به راویت همرزم شهید
شهيد محمود مرادي كه نيز در جمع ما بود شروع به آرام كردن بچه ها نمود. آن شهيد كه خود از ناراحتي به شدت اذيت مي شد به بچه ها گفت: ما بايد براي خود گريه كنيم كه همچنان در اين دنياي خاكي باقي مانده ولي برادران و رفيقان يك به يك بار سفر را بسته اند. ...
کد خبر: ۴۵۷۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
یادها و خاطره ها
شهید شعبانی در واپسین ماه های جنگ تحمیلی، سمت مسئولیت بازرسی گردان را بر عهده داشت. او در بیست و نهمین روز از خردادماه۱۳۶۷ در حین درگیری با منافقین بر اثر اصابت ترکش از ناحیه سر که منجر به جدا شدن سر از پیکرش شد، به شهادت رسید و به این سان به آرزویی که قبلاً داشته بود، دست یافت؛ زیرا در دست نوشته ای که از او به جای مانده، چنین نوشته است: خدایا! بدنم را آن چنان قطعه قطعه کن که هر قطعه ای از آن، کفاره ای باشد بر گناهانم...
کد خبر: ۴۵۷۴۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۸
یادها و خاطره ها
محمود انگار به طرف حجله عروسی می رفت. شاداب و خندان انگار نه انگار که اصلاً زخمی بر پیکر او بود. فقط به سقف آمبولانس نظاره کرده بود و لبخندی شیرین بر لب داشت. وقتی به عمق خنده اش سفر کردم و دلیلش را ز خودم جویا شدم، به یاد فرمایش حضرت امام(ره) که فرمودند: «شهید نظر می کند به وجه الله» افتادم...
کد خبر: ۴۵۷۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۶
یادها و خاطره ها
در منطقه دال پری مستقر بودیم که در آن منطقه رودخانه بزرگی هست که در آن روز بارانی هرکسی نمی توانست و قادر به عبور از آن نبود و تردد ماشین آلات هم قطع شد و از خط مقدم پشتیبانی و نیرو می طلبیدند این بسیجی واقعی و شجاع 21 نفر را با اسلحه و مهمات مربوطه که قادر به گذر از رودخانه نبودند یکی یکی به دوش می گرفت ...
کد خبر: ۴۵۷۱۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۲۵
یادها و خاطره ها
در ماه محرم و ماه مبارک رمضان اشخاص روحانی برای تبلیغات مذهبی به روستای ما می آمدند و در منزل پدر بزرگ من اقامت می کردند. این گونه مواقع فرصت خوبی بود تا ما به مسجد برویم و از روحانی اونجا درباره ی نماز سؤال هایی بپرسیم...
کد خبر: ۴۵۶۰۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۷
یادها و خاطره ها
وقتی به خاکریز رسیدیم، به ما گفت: “کنار خاکریز بمانید تا شما را خبر کنم.” از ما فاصله گرفتند و به سمت جلو حرکت کردند. حدود ده،پانزده دقیقه گذشت و هنوز برنگشته بودند. بنابراین دچار دلشوره و تشویش شدیم...
کد خبر: ۴۵۶۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۷
یادها و خاطره ها
وقتی در دعای توسل نام امام حسین (ع) را می آوریم بی اختیار به کربلا سفر می کردیم و علی اکبر و علی اصغر را گوئی در مقابل چشم هایمان می دیدیم...
کد خبر: ۴۵۶۰۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۷
یادها و خاطره ها
پس از آزادی خرمشهر، چون دشمن روحیه ی خود را از دست داده بود، مناطق اشغالی را یکی پس از دیگری از دست می داد. به همین خاطر، از مناطق مهران و دشت محسن آب هم عقب نشینی کرده و این مناطق را با تنوع زیادی مین گذاری کرده بود...
کد خبر: ۴۵۵۹۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۵