نثر ادبی در وصف معلم شهید پرویز نورزی از شهدای مهرماه استان ایلام
هر چه گفتی، هر چه را که بر زبان راندی،
سخنهایت کلام حق قرآن بود...
کد خبر: ۴۳۹۸۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
زندگی به سبک شهدا
انسان از مصاحبت با او لذت می برد ، به مسائل مادی اهمیت نمی داد. از همان ابتدا احساس کردم جایش در دنیای دیگر است. مثل یک پرنده ی پر بسته و عاشق آزادی بود...
کد خبر: ۴۳۹۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۹
یادها و خاطره ها
می گفت باید رو در روی هم حرف هایتان را بزنید، معتقد بود پشت سر هم بدگویی کردن و حرف زدن دل را تاریک می کند و فاصله ها را بیشتر می کند...
کد خبر: ۴۳۹۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸
یادها و خاطره ها
شرارتها و تحرک گروهک ها و منافقین در گوشه و کنار عرصه را بر انسانهایی مومن چون عزیز نیازیان تنگ می کرد چرا که ایشان نسبت به این مسائل بسیار احساس مسئولیت می کردند...
کد خبر: ۴۳۹۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۸
یادها و خاطره ها
از یک ماه که در پشت جبهه به سر می برد، دوباره در حالی که داروهایش را به همراه خود آورده بود، در همان سنگر بر اثر ترکش خمپاره ی دشمن به شهادت رسید...
کد خبر: ۴۳۹۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
زندگی به سبک شهدا- بخش دوم
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران ، به خیل سبزپوشان عاشقی پیوست که خون پاک خود را نثار انقلاب می کردند ، زیرا سپاه و جنگ دقیقاً همان جایی بود که می توانست نیازهای معنوی و روحی علی را برآورده کند...
کد خبر: ۴۳۸۹۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۳
سبک زندگی شهدای استان - به مناسبت هفته دفاع مقدس
سنگر گرم خویش را ترک می کرد و همچون بسیجیان و نگهبانان راه خدا در سرما می خوابید برای اینکه درد و رنج آنها را بهتر بفهمد...
کد خبر: ۴۳۸۹۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۲
یادها و خاطره ها
گرمای هوا بیداد می کرد،شهربانو راهش را به طرف جایگاه علی کج کرد. وقت شیر دادن علی بود. به علی رسید، خم شد که او را برای شیر دادن بردارد که یک باره متوجه مار افعی مانندی در زیر گهوارۀ علی شد...
کد خبر: ۴۳۸۸۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۲
نقش زنان استان ایلام در هشت سال دفاع مقدس
این زنان رزمنده در شهرک اسلامی با پخش مواد غذایی، پتو،پوشاک و وسایل بهداشتی در بین جنگ زده ها به فعالیت پرداخته و به اوضاع آنان رسیدگی می کردند...
کد خبر: ۴۳۸۸۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۳
یادها و خاطره ها
یک روز صبح اصرار داشت كه به سنگر همسايه برود و من اجازه نمي دادم و او مدام اصرار مي كرد تا اينكه خواسته ، ناخواسته اجازه دادم و او از ديوار پريد آن طرف و به سنگر همسايمان رفت تا با بچه ها به جبهه خودشان بروند...
کد خبر: ۴۳۸۷۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۱
شهید محمدعلی در زمان آموزشی آزوی به پایان رسیدن دوره آموزشی را می کرد که هر چه زودتر به خط مقدم جبهه اعزام شود و مرتب به هم قطاران خود می گفت ما باید با هم در یگانهای پیاده و در خط مقدم جبهه خدمت نماییم...
کد خبر: ۴۳۸۶۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۳۱
روز اول که هنوز آفتاب غروب نکرده بود، برای عملیات شناسایی رفتیم؛ اما به وسیله نیروهای دشمن رؤیت شدیم و آتش زیادی روی ما ریختند...
کد خبر: ۴۳۸۴۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۶
خاطره ی از شهید نصراله عباسی از شهدای استان ایلام
هرگز روی فرش نمی نشست و هر چه هم تعارف می کردیم بی فایده بود می گفت: همین جا خوب است زمین خاکی فرش خدایی است و بسیار موقر و مؤدبانه گوشه ای می نشست...
کد خبر: ۴۳۸۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۶
خاطره ی از شهید شهرام صیدی + زندگینامه شهیدان بهرام و شهرام صیدی
شهيد شهرام در بين خانواده پسري شاد وشيرين بود با لطيفه هاي شيرين وخنده دارش خانواده را غرق در شادي مي نمود . شهيد در فرايض ديني نيز فردي بود با ايمان قوي و در ايام مبارك رمضان و ايام محرم در مساجد وتكايا حضور فعال داشت...
کد خبر: ۴۳۸۲۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۴
یادها و خاطره ها
سنگری که ما در آن پناه گرفته بودیم، قبل از عملیات کربلای۱ در تصرف نیروهای دشمن بود و ارتش بعث از آن به عنوان مقر فرماندهی یکی از تیپ هایش استفاده می کرد. بنابراین آن شب، تهاجم دشمن زیاد بود...
کد خبر: ۴۳۷۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۲
یادها و خاطره ها
محمد خواب هایی دیده بود که حکایت از رفتن وی به سفر کربلا و یا دیدار با امام خمینی(ره) داشت. استنباط او از چنین خواب هایی این بود که به شهادت می رسد...
کد خبر: ۴۳۶۷۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۷
خاطره،
شهید «اسماعیل اعظمی» از شهدای دانش آموز دفاع مقدس است که شهریور ۱۳۶۵ در جبهه چنگوله به فیض شهادت رسید. در ادامه خاطرهای از برادر وی با عنوان «خواب سبز آقا معلم» منتشر میشود.
کد خبر: ۴۳۶۶۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۷
یادها و خاطره ها
سختیها باعث می شد که شهید خدایار کاوری به صبر و ایمانشان افزوده تر شود و هیچگاه نماز اول وقتش را ترک نشد و همواره برای سلامتی امام و موفقیت زندگی اسلام دعا می کرد ...
کد خبر: ۴۳۶۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۶
محمود در حالی که خون، سراپای بدنش را فرا گرفته بود، جواب داد: “شما را می شناسم. از بستگانمان هستید. من مریض نیستم. مجروح شده ام. دوست دارم شهید شوم ...
کد خبر: ۴۳۶۴۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۰۴
یادها و خاطره ها
جلوتر از من یکی از اسرا که بسیار متدین و دوست داشتنی بود به حمام رفت وقتی وارد حمام شد یکباره متوجه شدم از داخل حمام بخار آب بلند می شود بعد از اینکه حمام گرفت از او پرسیدم آب از کجا گیر آوردی؟...
کد خبر: ۴۳۵۹۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۸