نفس هاي زخمي...
پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۳۰
اي پر كشيدنت، گذر از درد و داغ ها، دارد هنوز عطر تو را، كوچه باغها/ اينك به يمن نام تو در بزم قدسيان، خالي شوند و بار دگرپر، اياغها
اي پر كشيدنت، گذر از درد و داغ ها
دارد هنوز عطر تو را، كوچه باغها
اينك به يمن نام تو در بزم قدسيان
خالي شوند و بار دگرپر، اياغها
تنها به پرس وجوي مرام تو، زنده ايم
اين روزها كه نيست، نشان از سراغ ها
روييده هر ستاره اي اشك تو،اي دريغ
بر كتف بي تفاوت چشم و چراغ ها
هرگز پس از تو مزرعه هامان، نديده است
ابري، به جز تراكم انبوه زاغها
بعد از تو، با مرور نفسهاي زخمي ات
آتش دويد، در رگ مسموم باغها
دنيا شد از تو روشن و آخر شدي خموش
اينست، سرنوشت تمام چراغها
سروده: حميد رضا حامدي
منبع: كتاب سوختگان وصال، نكوداشت جانبازان شيميايي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه تهران، دفتر هنر و ادبيات، 1381 صفحه: 32
نظر شما