چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۳۸۶ ساعت ۰۵:۵۶
وقتي صحبت از مقوله فرهنگ ايثار و شهادت مي شود، سوالات متعددي در اذهان متبادر مي شود . معمولا اين سوالات از عدم شناخت صحيح وهمه جانبه نسبت به موضوع ايثار وشهادت ناشي مي شود. اگر با تحليل عميق به اين موضوع نگاه كنيم، به تمام شبهات وسوالات نهفته در اذهان پاسخ داده مي شود واين چيزي است كه دراين مقاله مختصر در صدد آنيم. مقدمتاً بايد گفت عنصر مبارزه با ظلم وتجاوز در تمام جوامع و فرهنگ ها امري مقدس وضروري است ويكي از عناصر مهم درحفظ حيات حقيقي بشريت است كه انسان در طول تاريخ به آن محتاج بوده، ليكن در برهه هايي از زمان و به دلايل شرايطي خاص، اين فرهنگ ظهور، بروز وتجلي بيشتري داشته است. هر زمان كه ظالم يا متجاوزي قدعلم كرده است، مرداني غيور با اراده اي پولادين وبا فداكاري و از خود گذشتگي درمقابلشان ايستاده و با ظلم وتجاوز مبارزه كرده اند، حال يا در راه هدف والاي خود كشته شده اند و يا به فتح و پيروزي رسيده وظلم ومتجاوز را سر جاي خود نشانده اند . مصاديق حقيقي چنين مبارزاتي درتاريخ ملل مختلف با هر كيش و آئيني فراوان يافت مي شود كه بعضي از نمونه هاي ان حتي در قصه ها، داستان ها واشعار سينه به سينه نقل شده است. اما در دين مبين اسلام و به ويژه در مكتب تشيع به دليل ويژگي هاي خاص درآن وتأكيد برحفظ حيات معنوي وعزت مسلمين درخصوص مبارزه با ظلم، تجاوز و فساد و.... سفارشات وتأكيدات مهمي شده است، لذا دراين مقاله مباني و شاخص هاي فرهنگ ايثار وشهادت بررسي مي شود.

وقتي صحبت از مقوله فرهنگ ايثار و شهادت مي شود، سوالات متعددي در اذهان متبادر مي شود . معمولا اين سوالات از عدم شناخت صحيح وهمه جانبه نسبت به موضوع ايثار وشهادت ناشي مي شود. اگر با تحليل عميق به اين موضوع نگاه كنيم، به تمام شبهات وسوالات نهفته در اذهان پاسخ داده مي شود واين چيزي است كه دراين مقاله مختصر در صدد آنيم. مقدمتاً بايد گفت عنصر مبارزه با ظلم وتجاوز در تمام جوامع و فرهنگ ها امري مقدس وضروري است ويكي از عناصر مهم درحفظ حيات حقيقي بشريت است كه انسان در طول تاريخ به آن محتاج بوده، ليكن در برهه هايي از زمان و به دلايل شرايطي خاص، اين فرهنگ ظهور، بروز وتجلي بيشتري داشته است. هر زمان كه ظالم يا متجاوزي قدعلم كرده است، مرداني غيور با اراده اي پولادين وبا فداكاري و از خود گذشتگي درمقابلشان ايستاده و با ظلم وتجاوز مبارزه كرده اند، حال يا در راه هدف والاي خود كشته شده اند و يا به فتح و پيروزي رسيده وظلم ومتجاوز را سر جاي خود نشانده اند . مصاديق حقيقي چنين مبارزاتي درتاريخ ملل مختلف با هر كيش و آئيني فراوان يافت مي شود كه بعضي از نمونه هاي ان حتي در قصه ها، داستان ها واشعار سينه به سينه نقل شده است. اما در دين مبين اسلام و به ويژه در مكتب تشيع به دليل ويژگي هاي خاص درآن وتأكيد برحفظ حيات معنوي وعزت مسلمين درخصوص مبارزه با ظلم، تجاوز و فساد و.... سفارشات وتأكيدات مهمي شده است، لذا دراين مقاله مباني و شاخص هاي فرهنگ ايثار وشهادت بررسي مي شود.

مقدمه
شهادت اوج تعالي انسان است. در فرهنگ اسلام وبه خصوص تشيع ارزشمندترين وگرانبهاترين حركت، شهادت است. شهيد كسي است كه با نثار جان خود، درخت اسلام را آبياري كرده و قساد را ريشه كن مي كند. شهيدان مقاومت وپويايي جامعه را تضمين مي نمايند و به جامعه ظرفيت روحي مي بخشند وضعف وسستي را از بين مي برند. اگر خون شهيدان نبود كه شجره طيبه رسالت را سيراب نمايد، نه از اسلام خبري بود ونه از مكتب توحيد بخش الهي اثري. اسلام كساني را كه در راه خدمتگزاري به دين خويش جان مي دهند، صاحب مرتبه اي خاص مي داند. همين امر ( مرتبه خاص) از منابع دست اول ( قرآن وحديث) ومنابع دست ودم( سيره، مغازي، علم الرجال وتفسير) آشكار وهويدا است. درحقيقت پرمحتواترين عنوان در راستاي تكامل انسان از ديدگاه متون اسلامي عنوان شهيد است. شهيد با قطرات خون سرخ وزيبايش ، راه اصلي انسانها وخط اصيل سعادت بشر را علامت گذاري مي كند تا رهروان در وسط راه گم نشوند، بلكه از پي او با نشانه به پيش روند وبه سعادت ابدي دست بيابند وخلاصه شهيد كسي است كه از فنا رسته وبه ابديت وبقاء پيوسته است و اما اساس شهادت، مجاهدت در راه خدا و اجراي فرامين اوست. از اين رو تمام كساني كه به گونه اي در راه بشريت خدمت كرده يا جهت احقاق حق يا آزادي يا مبارزه با ظلمي جان خود را ازدست داده اند. به مقام شهات نائل مي شوند. همين طور صاحبان انديشه كه در راه خدمت به بشريت جان باخته اند. درحقيقت اين افراد با ازخود گذشنتگي وبا سوختن وجان در كف نهادن، محيطي فراهم كرده اند تا ديگران در كمال آرامش و آسايش به كار وتلاش خود بپردازند. به همين دليل است كه مي گويند شهدا شمع محفل بشريتند. درحقيقت شهيد با پرتو نور وجود خود، راه را براي حركت وتلاش وجنب وجوش و آسايش ديگران مهيا مي سازد كه در غير اين صورت يعني در تاريكي وظلمت ناشي از جهل و بي خبري و ظلم وستم وتجاوز ، مجالي براي حركت باقي نمي ماند.

مفهوم شناسي وتعاريف ايثار وشهادت

برخي كلمات ومفاهيم داراي قداستي هستندكه كم وبيش با تفاوتهايي در همه جوامع بشري مطرح هستند، همچون كلمات شهيد و ايثار، كلماتي كه در همه عرفها توام با قداست وعظمت بدان نگريسته شده است. ايثار در فرهنگ عميد به معناي بذل كردن ، ديگري را برخو د برتري دادن و سود او را بر سود خود مقدم داشتن وخود را براي آسايش ديگران به رنج افكندن آمده است(عميد، 1382). ايثار نمود و نماد ديگرخواهي آدميان است و روح همنوع دوستي آنها را به معرض نمايش مي گذارد وگاه تا جايي پيش مي رود كه فردي يا حتي جمع كثيري جان خويش را در راه ديگري و ديگران از دست مي دهند تا كمال وتمام ايثار و از خود گذشتگي را برجاي آورند و از اين رواست كه چنين افرادي در نگاه ملتها ومردمان هر جامعه اي به سمبل هايي فراموش نشدني تبديل مي گردند. شهادت فنا شدن انسان براي نيل به سرچشمه نور ونزديك شدن به هستي مطلق است. شهادت، مرگي از راه كشته شدن است كه شهيد آگاهانه وبه خاطر هدفي مقدس وبه تعبير قرآن في سبيل ا... انتخاب مي كند. از عبارت فوق چنين نتيجه مي گيريم كه هر مرگي نمي تواند شهادت باشد. اولا بايد اين مرگ با كشته شدن باشد و ثانيا اين كشته شدن هم دوشرط اساسي دارد تا شهادت برآن اطلاق گردد:

1-آگاهانه باشد:آگاهانه بودن به اين معنا است كه انسان خود با بصيرت انتخابگر اين نوع مرگ باشد وشرط آگاهانه بودن آن است كه شهيد حق وباطل زمان خود را بشناسد و در زير لواء حق در ركاب امام زمان(عج) خود عليه باطل بجنگد.

2- في سبيل ا... باشد: قيد في سبيل ا... اشاره به جهت وهدف شهيد در جنگ عليه كفار ومشركين دارد وبيانگر اين معنا است كه جنگي داراي ارزش است كه هيچ هدفي جز ا... در آن نباشد( مرداني، 1385).

كلمه شهيد درلغت به معناي گواه وشاهد است ودراصطلاح به كسي كه در راه خدا كشته شده باشد اطلاق مي گردد. دراينكه چرا به كشته شده در راه خدا شهيد مي گويند، وجوه مختلفي بيان گرديده است. دركتاب لسان العرب آمده است، به كشته در راه خدا شهيد مي گويند، زيرا:

1-ملائكه رحمت شاهد او هستند كه دراين صورت شهيد به معناي مشهود است.

2-خدا وفرشتگان الهي شاهدان او در بهشت اند.

3-در روز قيامت او به همراه پيامبر از ملتهاي گذشته شهادت مي دهد.

4-او نمرده، شاهد زنده وحاضر است.

5- شهيد براي اقامه حق قيام كرده تا كشته شود.

6- شهيد ناظر وشاهد بر نعمتها وكرامتهاي الهي است(الانصاري، 711ق، ص 374).

ابعاد ايثار

ايثار مي تواند گونه هاي مختلفي داشته باشد. گاه با فداكردن جان صورت مي گيرد كه منتهاي درجه ايثار مي باشد. گاه با دادن مال و زماني هم با هزينه كردن اعتبار و البته برخي اوقات هم مي تواند تركيبي از اينها باشد كه فرد به طور ارادي وبه خاطر يك هدف و آرمان مقدس و والا تصميم مي گيرد از حقايق وداشته هاي خويش اغماض نموده و دغدغه ها و دل نگراني ها ومنافع غير را برخود مرجح بداند و در راه برطرف ساختن مشكلات فراروي ديگري گام بردارد.


تاريخچه فرهنگ ايثار وشهادت

ايثار، از خود گذشتگي يا شهادت كه اصطلاحي اسلامي است، عمري به درازاي عمر بشر دارد و كم وبيش در همه جوامع بشري وبه اشكال مختلف تجلي يافته است. زيرا كه بشر هميشه و در همه حال به وجود افرادي نياز داشته است تا در شرايط سخت و دشوار زندگي ونيز در شبهاي طولاني وبلند ستم، يار و مددكار وي باشد. فرديا افرادي كه با حبه كردن خون خود، زندگي تيره و وحشتناك آنان را مبدل به شادي وسرسبزي كند. اسطوره هايي كه با رفتار وكردار وگفتاري متفوات وگاهي مجرد وانتزاعي ، از خود الگويي ساخته كه تا جان باقي است و ازآنها به عنوان پشتوانه هاي مستقيم تاريخ يك ملت يادخواهد شد. بنابراين واژه ايثار وشهادت هماره واجد عظمت واحترامي است كه اين عظمت واحترام در مقاطعي ملازم قداست گرديده است. بدين معنا كه وقتي انساني به انگيزه برقراري ارزشهاي ناب بشري يا دفاع از ناموس شرف يا پاسداشت سنتهاي يك جامعه يا براي حفظ حريم باورهاي آن كشته شود. به يكي از عالي ترين درجات ومراتبي كه يك انسان ممكن است در سير تعالي خود نائل شود دست مي يابد( ابراهيمان، 1385). اكثر شهادت ها چه درغرب وچه درشرق بر سر استقرار عدالت صورت پذيرفته است. يعني ايثارگر يا شهيد بنا به تشخيص وتميز شخصي احساس كره است كه درجايي حقي ضايع شده يا عدالتي خدشه دار شده است واز اين رو براي استيفاي حق ويا تامين عدالت از جان خود مايه گذاشته است وگا هي اين ازخود گذشتگي آن قدردر روند اصلاح وتامين صلح وامنيت واستقرار عدالت وآرامش موثر بوده است كه برخي از درام نويسان سعي كرده اند تا ازطريق اين مساله در آثار خويش وپرداختن به شخصيت ايثارگر، وي را جاودانه سازند.

در آموزه هاي زرتشت، بودا، اهورامزدا وكنفوسيوس و ..مكرر از ارزش ايثار سخن رفته است وبر مقوله كك به ديگري، همنوع دوستي وخير خواهي تاكيد وتوجه زيادي گرديده است واحسان وگذشت ونيكي از عناصركليدي آها به شمار مي رود. درساير اديان نيز يكي از توصيه هاي جدي معطوف به همين ارزش مي باشد. به عبارت ديگر در اديان يهود، مسيحيت واسلام، گذشت وايثار از ارزشهاي مهم واساسي برشمرده شده است ومحتواي انجيل، تورات وقرآن شواهدي بر اين داعيه قلمداد مي گردد. شهادت در نظر يهوديان به اندازه نفعي است كه ازآن مي برند واين ننفع يا بيروني و درميدان است ويا به صورت زيادي زراعت ومحصول. با رجوع به قرآن به مواردي برخورد مي كنيم كه دربين يهود، افرادي مثل ساحران فرعون اسم خود را در ليست بلند شهدا ثبت كرده اند واين نشان مي دهد در عقيده يهوديت ايمان به شهادت وگرامي داشتن شهيد وجود داشته است. در نظر مسيحيان، جهاد آمادگي براي مرگ دردناك به خاطر ايمان است. درحقيقت، مسيح نيز شهيدي است كه جان خود را فداي رستگاري و آسايش انسان مي كند. جان مي بازد وآگاهانه تن به صليب مي سپارد تا موجب نجات بشريت گردد. ليكن پس از ترك قفس تن به ملكوت اعلا رهسپار مي شود يعني به نزد پروردگار مي رود تا در جوار او باشد. اساس اسلام برپايه فطرت بشر است وكمال او را دربر دارد وقوانين فردي واجتماعي براساس آن تضمين شده است. درنظام ارزشي اسلام ،شهادت معياري است كه بيشتر ازرشها واعمال صالح با آن سنجيده مي شود وشهدا جايگاه خاصي دارند. شهيد درعالم برزخ در جوار رحمت الهي و روزي خور تنعمات بهشتي است وشادمان وخوشحال به آرامش دست يافته است. در شهادت كالاي مورد معامله جان ومال است وخريدار خداوند بزرگ است و فروشندگان انسانهاي مومن هستندكه خير را براي خود خريده اند. اما نكته مهم آن است كه در دين مبين اسلام ايثار به طور برجسته اي ظهور و بروز پيدا كرده است و در آيات قرآن و روايات از پيامبر اسلام وسايرمعصومين مي توان شواهد متواتر و فراواني را آشكار ساخت و به ويژه آنكه هم پيامبر اسلام و هم امامان شيعي درحيات روزمره ومعمول خويش آن را به شكل عملي وتجربي به كار گرفته اند. چنانچه در طول تاريخ امام حيسن(ع) واهل بيتش در طول تاريخ براي تشيع به يك رمز وشعار وهويت انقلابي وخصيصه لاينفك تشيع تبديل شده وپويايي شيعه ناشي از دو چيز است، گذشته سرخ ( عاشورا) وآينده سبز( مهدويت). پيروان اهل بيت در هر زمان وهر عصري براي حفظ اين رمز وشعار از جان گذشته اند.

جامعه ايراني وايراني ها قبل از وروداسلام،آراسته به ارزشهاي عديده اي از جمله گذشت ومساعدت به خلق بوده است. اما متعاقب ورود اسلام به ايران، برخي از ارزشهاي جديد ظهور وبروز مي يابند وبرخي ارزشهاي پيشين هم برجسته تر مي شوند والبته برخي هم به حاشيه رانده مي شوند. به عبارت ديگر فرهنگ ايراني –اسلامي ، برخي ارزشها را پر رنگ مي سازد كه اين ارزشها به مرور زمان منشا تحولات زيادي مي گردند. ارزشهاي حاكم بر جامعه ايراني گذشته اي پرفراز وفرود دارند وطي چندين دهه گذشته، گاه فعال وموثر و زماني هم غير فعال وياكم تاثير ظاهر شده اند . دراين رهگذر، ارزشي همچون ايثار نيز فارغ از اين قاعده نبوده است و تا چند دهه اخير نمود آن را درلابلاي زندگي معمولي مردمانش به طور محسوس مي توان ديد واشكال گوناگوني از كمك به ديگري، گذشت وفداكاري دراين سرزمين مشاهده مي شود. مقوله ايثار وشهادت به عنوان والاترين شكل ايثار در ربع قرن اخير و در دوران انقلاب اسلامي وبه ويژه جنگ تحميلي ايران وعراق به يك باره جايگاه والايي در عرصه اجتماعي پيدا مي كند وحتي از متغيرهاي اصلي در تبيين هم پيروزي انقلاب وهم عدم شكست درجنگ محسوب مي گردد. علاوه بر آن به علت درگيري قشر قابل توجهي از مردم در آن، مقوله ايثار وشهادت گستره وسيعي پيداكرده وبه يك مساله جمعي تبديل شد. از آن رو كه تعداد قابل توجهي از مردم درجنگ شهيد ويا مجروح ومفقود و اسير گرديدند كه با احتساب خانواده هاي اين افراد وسعت مساله هويدا است(آقاپور، 1385).

ايثار وشهادت در نظر اديان مختلف:

دين مفهوم ايثار وشهادت عناصر كليدي
زرتشت، بودا، اهورامزدا كمك به ديگري ، همنوع دوستي وخير خواهي احسان و گذشت
وكنفوسيوس

يهوديت به اندازه نفعي كه ازآن مي برند ايمان به شهادت وگرامي داشتن شهيد

مسيحيت آمادگي براي مرگ دردناك به خاطرايمان رستگاري

اسلام معياري كه بيشتر ارزشها واعمال صالح با شهيد

آن سنجيده ميشود

منبع:( آقاپور،1385)

اركان شهادت

شهادت در مكتب قرآن وتشيع داراي هفت ركن است:

1-داشتن ايمان به خدا، پيامبر وائمه معصوم

2-گزينش آگاهانه

3-به فرمان خدا ورسول خدا(ص) بودن(پيروي از سنت وعترت)

4-ايثارگري براي خشنودي خدا و رسيدن به قرب او

5-پيكار كردن براي اعلاء كلمه حق و ريشه كن نمودن باطل

6-درمعيت خدا واولياء خدا بودن(رضواني، 1385، ص117و118).


مباني شهادت در قرآن كريم

آيات فراواني در قرآن كريم به مساله شهادت اشاره نموده است. دراين قسمت به برخي از اين آيات اشاره مي شود.

1-" ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل ا...امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون"، هرگز نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده اند، بلكه زنده به حيات ابدي شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود( سوره آل عمران، آيه 169).

به شهادت فوز عظيم گفته شده است، چرا كه شهيد با شهدات خود به هدف نهائي كه لقاء پروردگار ومقام در جوار عند ربهم باشد رسيده است ودراين مسابقه نهائي پيروز شده وبعد از مسابقه نهائي ديگر آزمايشي نيست. مقام عند ربهم عالي ترين مقام انساني است وبه عبارت ديگر كمال نهائي انسان است كه هيچ حائلي ميان انسان وخدا وجود ندارد. درواقع اتصال به مقام ربوبي ولقاء الهي ونهايت كمال انسان است. چه جايگاهي از آن بالاتر كه عاشق را درجوارمعشوق جاي دهند و اين همان چيزي است كه انسانها حقيقتا در جستجوي آن هستند.

2- « ولا تقولوا لمن يقتل في سبيل ا... اموات بل احياء ولكن لاتشعرون»، به كشته شدگان در راه خدا مرده نگوييد چرا كه زنده اند، لكن شما درك نمي كنيد(سوره بقره، آيه 154).

3- « والذين قتلوا في سبيل ا... فلن يضل اعمالهم سيهديهم و يصلح بالهم و يدخلهم الجنه عرفها لهم » و آنان كه در راه خدا كشته شدند، هرگز خداوند اعمالشان را ضايع نمي گرداند، آنها را هدايت كرده و امورشان را اصلاح مي فرمايد ودر بهشتي كه قبلاً به آنان شناسانده وارد خواهد كرد (سوره محمد، آ يات 4 الي 6).

4- « و من يقاتل في سبيل ا.. فيقتل او يغلب فسوف نؤتيه اجراً عظيماً» و هركس در جهاد در راه خدا كشته شد و يا فاتح گرديد، اجر عظيمي به او عطا خواهيم كرد. نتيجتاً انتخاب آگاهانه شهادت در سايه تفكر صحيح ا ست كه اين اجرها را براي شهدا به ارمغان مي آورد (سوره نساء، آيه 74).

5- « اگر در راه خدا كشته شويد يا بميريد، آمرزش و رحمت خدا بهتر از هر چيزي برايتان خواهد بود » (سوره آل عمران، آيه 157).

6- « ان ينصركم ا... فلا غالب لكم »، اگر خدا ياريتان كرد، ديگر كسي برشما غلبه نمي كند (سوره آل عمران، آيه 157).


مباني ايثار و شهادت در احاديث و روايات

احاديث و روايات متعددي پيرامون شهيد و مقام والاي آنان نقل شده است كه به پاره اي از آنها اشاره مي شود. پيامبر (ص ) فرمودند: خداوند براي شهيدان هفت خصلت مقرر كرده است :

1- با نخستين قطره خوني كه از خون او ريخته مي شود، تمام گناهان او مورد عفو قرار مي گيرد.

2- سرش در كنار دو حور از حوريان بهشتي قرار مي گيرد و آنها غبار از چهره شهيد پاك مي كنند و به او خوش آمد مي گويند، او هم متقابلاً به همسران بهشتي خود مرحبا مي گويد.

3- از لباس هاي بهشتي براندامش مي پوشانند.

4- پذيرايي كنندگان بهشتياني كه وارد بهشت مي شوند، با عطرهاي بهشتي او را عطرآگين مي كنند.

5- جايگاه خود را در بهشت مي بيند.

6- به روحش گفته مي شود در هركجاي بهشت كه مي خواهي استراحت كن.

7- به وجه ا.. نظر مي كند و اين موضوع رضايت و خشنودي براي هر پيامبر و شهيدي است(العاملي، 1104 ق، ص 10).

رسول اكرم (ص ) مي فرمايند : « هيچ منظره اي نزد خداوند محبوبتر از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود، نيست» (العاملي، 1104ق ، ص 8).

حضرت علي (ع ) مي فرمايند : « خدا شهدا را در روز قيامت با بها و جلالي وارد مي كند كه اگر انبياء از مقابل اينان بگذرند و سوار باشند، به احترام اينان پياده مي شوند »(نصرتي، 1380).

حضرت علي ( ع ) مي فرمايند : « خدا شهدا را در روز قيامت با بها و جلالي وارد مي كند كه اگر انبياء از مقابل اينان بگذرند و سوار باشند، به احترام اينان پياده مي شوند» (نصرتي، 1380).

حضرت علي (ع ) در خطبه اي محبوب ترين مرگ را شهادت مي داند و آن را جاي گرفتن درخانه امن الهي معرفي و بيان فرموده كه شهادت به خاطر في سبيل ا.. بودنش از هر انگيزه خويشتن پرستي منزه است. شهادت در كلام امام بزرگترين شرف و افتخار است و با تمام عظمتش آرزوي نيل به آن را دارد و اميد به شهادت را قوي ترين انگيزه براي بردوش گرفتن مسئوليت ها در كنار امتش عنوان مي كند. هيجان و عشق توصيف ناپذير آن حضرت به شهادت آن چنان است كه در محراب شهادت عبارت فزت و رب الكعبه را برزبان جاري مي سازد.

امام صادق (ع ) به نقل از پيامبر اكرم (ص ) فرمودند : « فوق كل بربرحتي يقتل الرجل في سبيل ا...، فاذا قتل في سبيل ا... عز و جل فليس فوقه بر...» بالاتر از هر نيكي، نيكي برتري است تا اينكه شخص در راه خدا كشته شود، پس هنگامي كه در راه خداوند عز و جل كشته شد، نيكي بالاتر از آن نيست (المحلسي، 1111ق، ص 10).

از امام صادق (ع ) است كه از پيامبر اكرم (ص ) پرسيدند : چرا شهيد در قبرش مورد امتحان و ابتلاء قرار نمي گيرد؟ فرمودند: « شمشيربالاي سرش ( هنگام شهادت ) براي امتحان و ابتلا او كافي بود »(العاملي ، 1104 ق، ص 6).

امام علي (ع ) مي فرمايند : « راستي كه گرامي ترين مرگ ها كشته شدن در راه خدا است . سوگند به ان كه جان پسر ابوطالب دردست اوست كه هزار ضربت شمشير برمن آسانتر ازمرگ بربستر است »(الرضي، 406ق، خطبه 122).

امام علي (ع ) بعد از شهادت محمد بن ابي بكر به عبدا.. بن عباس مي نويسد : « به خدا سوگند اگر علاقه من به هنگام پيكار با دشمن در شهادت نبود و خود را براي مرگ در راه خدا آماده نساخته بودم دوست مي داشتم حتي يك روز با اين مردمي كه محمد بن ابي بكر را تنها گذاشتند روبرو نشوم »(الرضي، 406 ق، ص 945).

حضرت فاطمه زهرا (س ) در خطبه معروف خود مي فرمايند : « والجهاد عزاً للاسلام»، جهاد موجب عزت اسلام است.

امام حسين (ع ) مي فرمايند : « ان الجهاد باب من ابواب الجنه »، همانا جهاد دري از درهاي بهشت است. مولايي كه به عنوان برترين چهره حماسي تاريخ شناخته شده است. هم او كه با شهادت خود الگوي همه آزاد مردان عرصه نبرد حق و باطل گرديده، او كه منطق اش منطق عشق و شور سوختن و گداختن بود. آزاده اي كه با شهادت خود چنان مسيح با دم جان آفرين خود، هستي دوباره اي بركالبد اسلام جوانان ايران دميد. حضرت در شب عاشورا اصحاب خويش را جمع كرده خطاب به آنها چنين فرمود : « فجمع اصحابه عند قرب الماء» آنها را نزديك خيمه اي كه در آن مشك هاي آب بود جمع كرد. با اين آبها غسل كنيد و خود را بشوييد و بدانيد كه اين آخرين توشه شماست از آب دنيا. سپس فرمود: خداوند را ثنا مي كنم و شكر مي كنم و درهر شرايطي كه قرار بگيرم سپاسگزار او خواهم بود. سپس ادامه مي دهند كه من اصحابي از اصحاب خودم بهتر و با وفاتر سراغ ندارم. اما به همه شما اعلان مي كنم كه اين قوم جز با شخص من با كس ديگري كار ندارند. اينها وجود مرا مزاحم خودشان مي دانند. از من بيعت مي خواهند كه من بيعت نمي كنم. اگر من را از بين ببرند به هيچ كدام شما كاري نخواهند داشت. اما شما با من بيعت كرده ايد و من به همه شما اعلان مي كنم كه بيعت خودم را از شما بر مي دارم. پس شما اجباري براي ماندن نداريد و مي توانيد برويد. چنان كه ملاحظه مي شود، امام به خوبي از كاري كه مي كنند مطلع مي باشند. هفتاد و دو تن در برابر چند هزار ياغي مسلح بديهي است كه هيچ منطقي جز منطق شهادت محماسه پاسخگوي اين رودرويي نمي باشد(ابراهيميان،1385).


انگيزه هاي شهادت طلبي

به طورخلاصه مي توان انگيزه هاي شهادت طلبي را اين گونه برشمرد :

6- پالايش روح و آمرزش گناهان با نظر به وجود ا... و پيوستن به لقا و تقرب الي ا...

7- امر به معروف و نهي از منكر و احياء و اشاعه سنت هاي الهي و قبول در امتحان الهي و ذلت ناپذيري و ايثار در راه ارزش هاي متعالي

8- الگوسازي براي جامعه از طريق حماسه آفريني و تحريك احساسات براي ترويج حق طلبي و انجام مسئوليت اجتماعي و حساسيت در مقابل سرنوشت جامعه

9- تزريق خون تازه به پيكر اجتماع و تقويت روحيه انقلابي در آحاد مردم

10- انتخاب بهترين و هنرمندترين و زيباترين نوع مردن

11- حضور در صحنه جهاد في سبيل ا.. كه بستر شهادت طلبي و اداي تكليف

12- سيرو سلوك معنوي و طي طريق در آخرين و والاترين مراحل عرفاني و فناي في ا.. و اثبات عشق حقيقي به معشوق (مرداني، 1385).

جمع بندي و نتيجه گيري

شهادت بالارتين وآخرين مرحله از خودگذشتگي (ايثار) است. جان را دركف خود قرار دادن در اره هدفي متعالي جهت فدا نمودن است و جوهره آن عاشق، مختار، با اراده وهدفمند بودن است. خميره عصاره فرهگ ايثار وشات، از خود گذشتگي واخلاص و آزادمنشي هدفمند است. صفات متجلي در شهدا، نترسيدن از مرگ، شفقت، آزادمنشي، ايمان وپرهيز از شهوت طلبي، ثبات در قدم وصداقت درعمل مي باشد. جوهره وصفات شهيد، فرهنگي را ترويج مي كند كه در آن بايد ايثار واز خودگذشتگي در تاروپود زندگي نمايان گردد وگمنامي وفارغ ازمنيت ها و در نظرگرفتن منافع جمع در راستاي ايمان ديني به يك وظيفه تبديل گردد. فرهنگي كه با خود خواهي، خود كامگي سر ستيز دارد وبا آزادمنشي در دنياي خاكي سروفاق دارد. فرهنگي كه الگو ازشهداي تاريخ مي گيرد ودر اين وادي حسين بن علي(ع) چون سرمشقي تابناك است. براي ايثارگر ها در راه خدا، فدا نمودن نه از بهر طمع بهشت ونه از سراجبار وتسليم ونه از سر ناداني، انقلاب شكوهمند دروني است كه همانند مولاعلي(ع) درنبرد با عمر بن عبدود، پاسخ توهين وتف انداختن دشمن را با درنگ مي دهد واين درنگ مولا نشات گرفته از اخلاص و روحيه ايثار است. چرا كه بدون اين درنگ او به خواسته هوا وهوس ومنيت اجابت مي نمود. ترويج فرهنگ ايثار وشهادت نياز به لوازمي داردكه ابتدا با شناخت درست جوهره ايثار وشهادت و درگام بعدي تجلي اين جوهره د رنقل وعمل مروجين فرهنگ سازان ومديران ارشدكشور دربستر جامعه جاري مي شود وبه تبع آن جامعه از بركت مادي ومعنوي آن برخوردار مي گردد. در پايان دو پيشنهاد براي ترويج فرهنگ ايثار وشهادت د رجامعه ارائه مي گردد.

1-يكي ازعوامل شكل دهنده فرهنگ جوامع ، قصه ها وداستانهايي است كه نسل به نسل منتقل مي شود. لذا پيشنهاد مي شود داستان نويسان وآنهايي كه دركار قصه ورمان قلم مي زنند، روحيات ،خلقيات، مبارزات ،تلاشهاي خستگي ناپذير ،خاطرات ايثارگران وشهدا درلابلاي صفحات كتابها رقم بزنند ونقشي درجاودان نمودن آنها داشته باشند تابه عنوان سيره وروش زندگي ، الگو بخش نسلهاي بعدي شوند .

2-انجام تحقيقات مختلف درخصوص نقش جهاد وشهادت درپيروزي ملت، شكل گيري مبارزات حق عليه باطل ،علل وعوامل ترويج فرهنگ شهادت وايثار، بررسي موانع ترويج اين فرهنگ وصدها عنوان تحقيقي ديگر وهمچنين ترجمه اين اثرها به زبانهاي مختلف ونيز ترجمه آثار فرهنگي ـ مبارزاتي ديگر كشورها به زبان فارسي مي تواند منبع ارزشمندي براي آشناكردن نسل هاي بعد با فرهنگ جهاد وشهادت باشد .


منابع

قرآن كريم

آقاپور، علي.(1385). ايثار وماهيت اجتماعي وفرهنگي آن . گرفته شده از سايت فرهنگ ايثار.

ابراهيميان، فرشيد.(1385). ايثار وشهادت درايران وجهان ازاسطوره تاشخصيت هاي دراماتيك. گرفته شده از سايت فرهنگ ايثار.

العاملي،محمدبن الحسن.(1104ق). وسائل الشيعه. ج 11. قم: موسسه آل بيت(ع).

المجلسي، محمد باقر بن محمد تقي.(1111ق). بحارالانوار الجامعه لدرراخبارالائمه الاطهار. بيروت: موسسه الوفاء.

الشريف، الرضي.(406ق). نهج البلاغه.(ترجمه: سيد علي نقي فيض الاسلام) .تهران: جاويدان.

الانصاري، محمد بن مكرم المصري.(711ق). لسان العرب. ج2.بيروت: داراحياء التراث العربي.

رضواني، علي اكبر.(1385). فلسفه شهادت. گرفته شده از سايت فرهنگ ايثار.

عميد، حسن.(1382). فرهنگ عميد. تهران: امير كبير.

مختاري پور،حسن.( 1381). فرهنگ ايثار وشهادت، ضرورتي براي همه دوران ها. روزنامه كيهان. شماره 175.

مرداني ،محمدحسين . (1385). شهادت ،اوج تعالي انسان . گرفته شده ازسايت فرهنگ ايثار.

نصرتي، مرضيه.(11380). مباني نظري شهادت در قرآن وكتاب مقدس. پايان نامه كارشناسي ارشد رشته الهيات. معاونت پژوهشي بنياد شهيد انقلاب اسلامي.

ارسالي از دفتر مطالعات و تحقيقات بنياد شهيد و امور ايثارگران استان فارس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده