به مناسبت سالروز شهادت شهید «محمود جهانشیر» دستنوشته این شهید گرانقدر برای علاقهمندان منتشر میشود. در گزیدهای از دستنوشتههایش میخوانیم: «از اینکه خدا قسمت کرده در این راه قدم برداشتم، آنقدر خوشحالم که میخواهم پرواز کنم، میخواهم به خدا نزدیک شوم و او را ملاقات کنم؛ چقدر زیباست لحظه ملاقات با خدا.»
مراسم بزرگداشت شهید «حاج قاسم سلیمانی»، با سخنرانی حجتالاسلام ابوطالبی و با حضور اقشار مختلف مردم، شامگاه سیزدهم دیماه در مسجد عابدینیه شهرستان سمنان برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
همایش طلایهداران ظهور؛ بزرگداشت پنجمین سالگرد شهادت سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی»، شهدای جبهه مقاومت و بیست و هشتمین یادواره شهدای محله سرداران شهید شهرستان سمنان، با سخنرانی سردار استاد حسینی و با نوای کربلایی مهدی سعدی، دوازدهم دیماه در مسجد فاطمیه این شهرستان برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.
نوید شاهد استان سمنان تصاویری از مراسم بزرگداشت سالگرد شهادت شهید «حاج قاسم سلیمانی» در دبستان دخترانه شهدای شهرستان آرادن را در قالب کلیپ برای علاقهمندان منتشر میکند.
ابوتراب کاتبی گفت: «حاج قاسم فردی بیبدیل و اسطورهای حماسهساز بود و خلاء وجودی او در منطقه پرآشوب خاورمیانه در حال حاضر و شرایط فعلی مقاومت به خوبی نمایان و برجسته است. اگر حاج قاسم میداندار بود، شاید سرنوشت میدان مقاومت طور دیگری رقم میخورد.»
حاج حسن معینیان میگوید: «مقام معظم رهبری(حف) فرمودند: بصیرت یعنی دانایی، هوشیاری، آگاهی، باور، ایمان، رعایت تقوا و بذل و توجه و دقت و تامل در آن، بصیرت یعنی ذکر یاد الهی.»
مادر شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «لطفالله از جلوی اتوبوس برگشت. گفتم: چیزی جا گذاشتی؟ سرش را پایین آورد و گفت: پیشانیام رو بوس نکردی؟ دلم لرزید. پیشانیاش را بوسیدم و برای همیشه رفت.»
خواهر شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «گفتم: داداشجان! مامان گریهوزاری میکنه، نرو! گفت: مامان یک قهرمانه. بلند شد و ساک را در کنار اتاق گذاشت و گفت: اینجا باشم چه کار کنم؟ اونجا لااقل برای آخرتم میتونم کاری کنم.»
شهید «لطفالله خدر» در بخشی از دستنوشتهاش مینویسد: «در این حمله گروهان خط شکن بود و ما هم بدون ترس و توکل بر خداوند به جزیره امالرصاص حمله کردیم و سنگرها را یکبهیک پاکسازی کردیم. عملیات والفجر هشت و رمز آن یا زهرا(س) بود.»
شهید «لطفالله خدر» در وصیتنامهاش مینویسد: «امت شهیدپرور! شما که خونها دادید تا این انقلاب بارور شود، بدانید ما باید خون و خونها بدهیم تا حقانیت اسلام را ثابت کنیم.»
همرزم شهید «لطفالله خدر» نقل میکند: «گفت: میخوام برم پیش خدا بپرسم چطوری دشمن با این همه برو بیا شکست میخوره؟ به شوخی گفتم: هر وقت رفتی بپرس. خندید. چند ساعت بعد، بچهها خبر دادند که لطفالله به دنبال جواب سؤالش رفت.»
همرزم شهید «منصور خالقی» نقل میکند: «نوبت رسیده بود به منصور. چشمهایش را بست. حمد و سوره خواند و نیت کرد. بندبند غزل حافظ بشارت و نوید بود. طولی نکشید در عملیات کربلای پنج، معنی بشارت غزل حافظ را برای منصور فهمیدیم.»
همرزم شهید «منصور خالقی» نقل میکند: «گفتم: چرا بقیه ائمه رو صدا نمیزنی اینقدر که نام حضرت زهرا(س) رو میبری؟ گفت: حضرت زهرا(س) مادر همه ائمه است. به خاطر ذکر نام او، حضرت مهدی(عج) هم اینجا حاضر میشه.»
برادر شهید «حسینعلی ترامشلو» نقل میکند: «بنیاد شهید تصمیم گرفت تا نزدیک روستای ما نمایی از سنگ قبر شهید بنا کند. چند وقت بعد از این کار، خواب دیدم به طرفم آمد و گفت: من همسایه شما شدم و دیگه جایی نمیرم.»