شعر جنگ - صفحه 4

شعر جنگ

سرباز مکتب احلی من العسل/غزلی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

نوید شاهد- ای جرعه نوش مکتب احلی من العسل/ ای مطلع ترنم ابیات این غزل/ ای تک سوار معرکه ی عشق السلام....

صبح یک جمعه ی زمستانی/تقدیم به پیروان مکتب شهید سلیمانی

نوید شاهد- صبح یک جمعه ی زمستانی/قلب ایران پر از تلاطم شد...ابیاتی در قالب ادبی و شعری چهارپاره از شاعر توانمند حمیدرضا عباسی است که اخیرا جزو آثار برگزیدگان پنجمین کنگره ملی شعر ایثار قرار گرفت که با هم می خوانیم:

تدبیر سلیمانی ها/قطعه ادبی از حبیب حاجی پور

نوید شاهد- سهمتان هست از این معرکه ­گردانی­ها/ عاقبت حسرت و اندوه و پشیمانی­ها/ و سرانجام به تدبیر سلیمانی ها.....

در رثای حاج قاسم: می خواستی از کاظمی ها جا نمانی!

نوید شاهد- بومی کشد بغداد خندان پیکرت را/ آخر شکستند این حرامی ها پرت را

تقدیم به شهید مقاومت قفقاز حاج واقف عبدالله‌یف

نوید شاهد- غربتِ پاره ‌پاره‌ی قره‌باغ، غیرتِ مردهای تبریزی/ سروها ایستاده می ‌میرند آه عجب قصه‌ ی غم‌انگیزی

بهار و چادر

نوید شاهد- سوریه گیس های زنی است/ که قدمتش می رسد به جنگ/ به دخترانی باچشم های سیاه

شعر رضا نیکوکار برای سردار سلیمانی

نوید شاهد- از همان لحظه ای که پرپر شد پیکر قاسمِ سلیمانی، برگ زرین دیگری رو کرد دفتر قاسمِ سلیمانی/ مثل جوی شراب جاری شد در دل کوچه ها، خیابان ها، خُم به خُم سینه های لبریز از ساغر قاسمِ سلیمانی

چشم و چراغ راه عشق

جوشد از محراب حق بار ديگر/ لجه، لجه خون سردار دگر/ عارفان را تن، غباري بيش نيست

آن شهيد...

شد سال روز عالمي آزاده و نيكو سرشت/ ما از فراقش غرق غم او نزد مولا در بهشت/ عالمي عالمي مقام و نيكو نستوه و حليم

آواز رهايي

آزاده صبور من/ صخره هاي شانه تو را/ کدام موج بي امان شکست؟

و باد مي آيد و هي خاكسترش را...

باد از كنارم رد شد و خاكسترم ريخت، يك چندم من،از تمام پيكرم ريخت/ دنبال نيم ديگرم مي گشتم، اما، آن اتفاق افتاد و نيم ديگرم،ريخت

همراه نسيم آمدوتا خلوت گل رفت...

يك سلسله داغ دل وتكرار شدنها، روييدن و باليدن و بسيار شدنها/ بر تاول ديرينه ي اين زخمنمك سود، مرهم نفشانيم، ز تيمار شدنها
سوختگان وصال، نكوداشت جانبازان شيميايي

نفس هاي زخمي...

اي پر كشيدنت، گذر از درد و داغ ها، دارد هنوز عطر تو را، كوچه باغها/ اينك به يمن نام تو در بزم قدسيان، خالي شوند و بار دگرپر، اياغها

نشسته در آتش!

ايستاده مي ميرند، در تب پريشاني/ عاشقان"يا زهرا" عاشقان ايماني

نخستين و باز پسين بانگ...

شيركوه بي كس/ يك دقيقه، نيم دقيقه، چند ثانيه/ پيش از يازده/ آسمان هم چون جام

مي توانستي اي كاش! از من شهيدي،بسازي…

اي نگاه تو سرشار،از عطر مهمان نوازي/ زير باران بي رحم اين عشقهاي مجازي/ كي تنور گلوي تو،مي خواند آواز آتش؟

ما در حوالي آب، آتش گرفته‌ايم...

مادر سلام!/ خوش آمدي!/ صندلي ات را همين جا/ كنارِ نگاهِ من، بگذار

گل گلزار داوودي ترين گلهاي عالم بود...

دو تا جام هلاهل بود،چشمانش،نمي فهمي/ ولي با مرگ مي رقصيد،دستانش،نمي فهمي/ گل گلزار داوودي ترين گلهاي عالم بود

گفتند: شمشيرهارا، در قاب خاتم، بگيريد!

گفتند از صلح!گفتند: جنگ افتخاري ندارد/ گفتند:اين نسل ترديد،با جنگ كاري ندارد/ گفتند:شمشيرهارا،در قاب خاتم،بگيريد!

كسي كه بغضش را، تكه تكه خورد...

كسي به ناله ي آتش، سپرده گوش اينجا/ شبيه خاك كسي ميكند خروش اينجا/ كسي شبانه ز نرگس، سراغ مي گيرد
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه