در ماه های نخست پیروزی در آشوب های ضد انقلاب در کردستان چند تن از دوستان ما به شهادت رسیدند...
کد خبر: ۴۳۲۱۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۳
عمليات رمضان بود و هوا گرم. بچه ها مثلثي ها را گرفته بودند. حاج امير افراسیابی و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند...
کد خبر: ۴۳۱۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۲
روز تشييع جنازه رفتم داخل قبر. هيچكس ديگري نبود، سرم را بردم نزديک صورت علی اکبر. گفتم: خدايا، شنيده ام علي اكبر(ع) امام حسين(ع) داماد بوده و در روايتي آمده كه فرزند هم داشته است...
کد خبر: ۴۳۱۹۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۱
در سال 73 تعدادي از شهداي گمنام را به معراج شهدا آوردند. در همان شب یكي از كاركنان معراج در خواب مي بيند كه فردي به او مي گويد...
کد خبر: ۴۳۱۹۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۱
شهيد ميثم رو به فرماندهان كرد و گفت: بياييد امشب قراري با هم بگذاريم كه هركس از اين جمع درعمليات آينده شهيد شد، قول بدهد بقيه را درآن دنيا شفاعت و دستگيري كند...
کد خبر: ۴۳۱۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۱
آخرين باري كه سیّد احمد پلارك مي خواست به جبهه برود، به مادرم گفت: «مادرجان، من ديگر برنمي گردم، كارهايت را انجام بده...
کد خبر: ۴۳۱۸۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۰
قبل از عمليات كربلاي 8 با گردان رفته بوديم مشهد. يک روز صبح ديدم سيداحمد پلارک از خواب بيدار شده، اما تمام بدنش مي لرزد...
کد خبر: ۴۳۱۸۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۱۰
قبل از عمليات يک گلوله به بازوی سردار شهید برونسی خورد. برای مداوا به بيمارستاني در يزد منتقل شد. او فقط مي خواست تا عمليات شروع نشده به منطقه برود؛ اما چون دكترها اجازه این کار را به او نمي دادند، لذا به دامان اهل بیت متوسل شد...
کد خبر: ۴۳۱۷۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
سردارشهيد عبدالحسین برونسي نقل ميكرد: شب عمليات به يک ميدان مين رسيديم. يک گردان منتظر دستور من بود. گشتيم تا شايد بتوانیم معبر عراقي ها را پيدا كنيم...
کد خبر: ۴۳۱۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
مثل باران اشك مي ريخت واز آنها می خواست فرج و گشايشي در كارش بدهند. در حال گريه خوابش برد. شايد هم بين خواب و بيداري احساس کرد حضرت عباس(ع) دارند به طرف او مي آيند.
کد خبر: ۴۳۱۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۵
رداني پور در خواب امام رضا(ع) را مي بيند كه به او می فرماید: به عبدالله بگوييد: چرا نمي روي منزل آقاي شكوهنده...
کد خبر: ۴۳۱۴۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۴
مادر، من به قربانت بروم، اگر چيزي به تو بگويم قول ميدهي ناراحت نشوي؟ مادر قول داد. محمد سرش را پايين انداخت و گفت...
کد خبر: ۴۳۱۳۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
قبل از عمليات بدر که برای ديدار با مرادمان حضرت امام خميني عازم تهران بودیم، همه فرماندهان بودند...
کد خبر: ۴۳۱۲۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
یكي از بچه هاي محل كه همراه ابراهيم به جبهه آمده بود در ارتفاعات بازي دراز به شهادت رسيد و پیكرش در همان جا ماند. ابراهيم هادی وقتي مطلع شد، خيلي تلاش كرد به سمت ارتفاعات برود، اما ولي به علت حساسيت منطقه و حضور نيروهاي دشمن، فرماندهان اجازه چنين كاري را به او ندادند. ابراهيم هم روي حرف فرماندهي چيزي نگفت و از آن اطاعت كرد.
کد خبر: ۴۳۰۷۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۸
يک ماه از مفقود شدن ابراهيم مي گذشت. بچه هايي كه با ابراهيم رفيق بودند، هيچكدام حال و روز خوبي نداشتند. هر جا جمع مي شديم، از ابراهيم ميگفتيم واشك مي ريختيم...
کد خبر: ۴۳۰۷۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۸
خيلي از بچه ها داستان ها و حماسه آفريني هاي او را در عمليات ها تعريف ميكردند كه همه آن ها با توسل به حضرت صديقه طاهره(س) انجام شده بود...
کد خبر: ۴۳۰۶۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
شهيد اصغر وصالي چریك ماهر و زبده ای بود. برادر او اسماعيل كه 40 روز زودتر از او شهيد شده بود، شبي به خواب اصغر آمد و او را از شهادتش مطلع كرد...
کد خبر: ۴۳۰۶۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷
يک روز در منطقه جلسه داشتيم. چند نفر از فرماندهان رده بالا هم آمده بودند. بعد از مقدماتي یکی از آنها به عبدالحسين گفت: حاجي، برايت خواب هايي ديده ايم
کد خبر: ۴۳۰۴۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۳
با شروع جنگ تحميلي حمید 4 بار به جبهه رفت. آخرين مرتبه كه به جبهه می رفت، قبل از رفتن به جبهه با عده اي از بچه هاي سپاه اهواز، شيراز و دامغان به مشهد آمدند و یک شب در سبزوار ماندند.
کد خبر: ۴۳۰۴۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲
شب قبل از اينكه خبر شهادت محمد را براي من بياورند خواب ديدم زنگ خانه به صدا درآمد. وقتي در خانه را باز كردم ...
کد خبر: ۴۳۰۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۲