تکبیر
يکشنبه, ۰۴ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۲
روی دستان پدر خوب رجزخوانی کرد
او در آغوش گرفته پدر پيرش را
تا که تسکين بدهد غربت دلگيرش را
«بی زره آمده از بس که شجاعت دارد»
و نياورده در اين معرکه شمشيرش را
روی دستان پدر خوب رجزخوانی کرد
و شنيدند همه سرخی تکبيرش را
در کمين است کمانداری و زانو زده است
جمع کرده همه قوت و تدبيرش را
حلق اصغر، دل مادر، جگر خون خدا
او نشاندهست به هر سه شعب تيرش را
دشمنش گفت: چه آيد ز علی اصغر؟
همه ديدند ولی قدرت تأثيرش را
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره
ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد
شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما