نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
ما تکالیف‌مان را انجام می‌دهیم و خدا مشق‌هایمان را خط می‌زند.
کد خبر: ۳۹۰۹۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۳

برگفته از خاطرات پدر شهید
خاطرات شهید والامقام ابوالفضل نیکذات
کد خبر: ۳۹۰۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۳

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
برادرم لطيف برای والدین و خانواده خود ارزش و احترام زيادي قائل بود به همین جهت همیشه مقيد بود علی رغم تمام مشکلات، همانند دوری راه، مشغله های شغلی، هر ساله در لحظه تحویل سال نو در کنار والدین و خانواده باشد.
کد خبر: ۳۹۰۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
ایشان از ایام نوجوانی در همه مراسم مذهبی روستای محل تولدش شرکت داشت
کد خبر: ۳۹۰۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

ویژه نامه شهید لطیف رنجبری
در خاطرم هست كه ايشان چه در زمان قبل از استخدام در ارتش و چه در زمان دوري از خانواده سعي فراوان داشتند تا از احوال تك تك افراد خانواده غافل نمانند
کد خبر: ۳۹۰۸۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱

حاج قاسم چون فهمید اشتباهی رخ داده حتی سرش را بلند نکرد. پس از این ماجرا شهید حمدالله تا چند روز از خجالت حاجی آفتابی نمی‌شد تا چه رسد به اینکه بخواهد معذرت خواهی کند.
کد خبر: ۳۹۰۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۹

خاطرات شهید رجبعلی احمدیان
وظیفه، وظیفه است، آشنا و فامیل نمیشناسه!
کد خبر: ۳۹۰۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۷

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
داود دوره دبستان را در محله نازي‌آباد خواند؛ اما وضع خانواده مجبورش كرد به سراغ كار برود. در نوجواني شاگرد كارگاه تراشكاري شد و همين پيشه را تا پايان عمر ادامه داد. زمان انقلاب و جنگ براي مدتي دست از تراشكاري كشيد و وارد سپاه شد؛ اما همين كه جنگ تمام شد، دوباره سر كال اول خود برگشت...
کد خبر: ۳۹۰۷۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

ویژه نامه سردار جانباز شهید حاج داوود کریمی
كوچكترين كارگر كارگاه تراشكاري حاج داود پسري است يتيم. حاج داود هميشه با ديدن او به ياد خودش ميافتاد. داود هم، سن او را داشت كه به كارگاه تراشكاري آمد و اين حرفه را ياد گرفت. بيشتر شاگردان مغازهاش نانآور خانوادهاند. پسرك كه تنها چند ماه از كارش ميگذرد، هنوز يك محصل است.
کد خبر: ۳۹۰۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

سردار شهيد داوود كريمي از چهر‌ه‌هاي شناخته شده عرصه مبارزه و دفاع مقدس بود. خاطرات وي در مورد چگونگي تشكيل گروه مسلحانه فجر اسلام و شكل‌گيري سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و اقدامات اوليه سپاه در ابتداي شكل‌گيري نظام جمهوري اسلامي ايران در دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران ثبت و ضبط است.
کد خبر: ۳۹۰۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: همين طور خمپاره بود كه مى آمد. حسين عين خيالش نبود. همين طور آرام، يكى يكى دست مى كشيد روى سر و صورتشان. خاكها را پاك مى كرد، حال و احوال مى كرد، مى رفت سنگر بعد; آنها حرص مى خوردند حسين اين قدر آرام بين سنگرها راه مى رود.
کد خبر: ۳۹۰۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: دور تا دور نشسته بوديم. نقشه آن وسط پهن بود. حسين گفت «تا يادم نرفته اينو بگم، اون جا كه رفته بوديم براى مانور; يه تيكه زمين بود. گندم كاشته بودن. يه مقدار از گندم ها از بين رفته. بگيد بچّه ها ببينن چقدر از بين رفته، پولشو به صاحبش بدين».
کد خبر: ۳۹۰۷۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

از اصفهان يك ماشين آورده بوديم براى كارهاى مهندسى. صداى واحدهاى ديگر در آمده بود. حاج حسين هم گفت «يا همه ى واحدها بايد يك ماشين داشته باشند يا هيچ كدام.»
کد خبر: ۳۹۰۷۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: گفت «مى خوام برم صحبت كنم، فردا تو راه پيمايى، ما رو بذارن اول صف، جلوتر از همه. اگه درگيرى شد، ما وايستيم جلوى سعودى ها، به مردم حمله نكنند.»
کد خبر: ۳۹۰۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: از همان اوّل عادتمان نداد كه نامه بنويسد يا تلفن كند يا چه. مى گفت «از من نخواهيد. اگه سالم باشم مى آم سر ميزنم. اگر نه، بدونين سرم شلوغه نمى تونم بيام.»
کد خبر: ۳۹۰۷۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

یادمان سردار شهید محمد صنیع خانی/
در یکی از ماموریت ها در خدمت سید محمد و چند نفر از همکارانش بودیم. در حال حرکت در اتوبان، ایشان دستور داد که خودرو متوقف شود.من که در حال رانندگی بودم، بلافاصله ایستادم و پرسیدم برای چه؟ ‘گفت: بروید پایین و به آن خانمی که اتومبیلش پارک شده و تایرش پنچر شده کمک کنید.رفتیم و این کار را انجام دادیم و برگشتیم.
کد خبر: ۳۹۰۷۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

نوید شاهد: آخرین روزهای حیات سید محمد سپری می شد، پزشک معالجش می گفت؛ حداکثر 15 تا 30 روز دیگر زنده می ماند و امیدی به درمانش نیست.
کد خبر: ۳۹۰۷۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

یادمان سردار شهید محمد صنیع خانی/
مرد هزار سنگر بود؛ چون در طول هشت سال دفاع مقدس با درایت هر چه تمام مسئولیت ترابری سپاه را بر عهده گرفت و تا پایان جنگ خود را وقف جبهه و جنگ نمود.
کد خبر: ۳۹۰۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶

یادمان سردار شهید محمد صنیع خانی/
نوید شاهد: باب شهادت في سبيلالله بسته شده است؛ اما تنها براي من و تو و براي «سيد» و دوستانش همواره باب جهاد و شهادت فيسبيلا... باز است؛ آري، او را ميگويم، او كه در جهاد اصغر از جنگ ظاهراً پايان يافته عبور كرده و به دوران سخت و نفسگير «جهاد اكبر» رسيده بود؛ فرصتي بود تا خود را در اين جبهه نيز بيازمايد. ارتباط با خدا را قطع نكرده بود و همچنان در راه معبود گام برميداشت.
کد خبر: ۳۹۰۷۳۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۵

یادمان سردار شهید محمد صنیع خانی/
نوید شاهد: در شب ازدواج حضرت اميرالمؤمنين(ع) و فاطمه زهرا (س) كه طبق معمول سنوات قبل مجلس جشني در منزل آقا سيد برپا بود بنده سيد را به كناري كشيدم و ابتدا او را قسم دادم كه حتماً جواب مرا درست و حسابي بدهد و بعد سئوال كردم كه آيا تو در سفر اخير خود به مشهد مقدس از آقا طلب «رفتن» كردي؟ سيد اول زير بار نمي‌رفت و سعي مي‌كرد مخفي كند ولي بالاخره تائيد كرد و من خواب آن برادر عزيز جانباز را برايش تعريف كردم.
کد خبر: ۳۹۰۷۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۵