تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسین خدایی» می گوید: پسرم غواص بود. هر 50 روز که در آب در حال ماموریت بود به مرخصی می آمد. بار آخر که می خواست برود لحظه خداحافظی به من گفت؛ مادر از شهادت من ناراحت نباش. من در خشکی یا در آب یا در آسمان بالاخره میمیرم اما شهادت بالاترین مرگ است. پس حق نداری بعد از من ناراحت باشی. الان هم که به گلزار شهدا می روم آرامش می گیرم.
کد خبر: ۵۶۱۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۱
تاریخ شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «مصطفی حیدری» می گوید؛ عمر زندگی من با شهید خیلی کوتاه بود. اکثر مواقع هم جبهه بود. تا اینکه باردار شدم و ماههای آخر بارداری بود که ایشان به شهادت رسید. پسرم بعد از مراسم چهلم پدرش به دنیا آمد وهمسرم هیچگاه موفق به دیدن فرزندش نشد.
کد خبر: ۵۶۱۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۰
تاریخ شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «صفرعلی پازیار» می گوید: بار آخرکه به جبهه رفت به او گفتم برایم نامه بنویس. به شوخی گفت من میروم اینبار شهید میشوم. چند روز که گذشت نامه ای از همسرم بدستم رسید، مشغولخواندن نامه بودم که سپاه خبر شهادتش را برایم آورد.
کد خبر: ۵۶۱۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۹
گفتگوی تصویری با مادر سهید «بهرام فیض عباسی»
«مریم سیف الله پور» می گوید: فرزندم را در راه خدا تقدیم کردم و امیدوارم که انقلابمان پایدار و دشمنانمان نابود شوند.
کد خبر: ۵۶۱۵۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۹
گفتگوی تصویری با مادر شهید «بهرام جانجانی»
خانم «زمرد کلهر» میگوید: فرزندم سن و سالی نداشت من را به منزل اقوام می برد و تعدادی از بچه ها را جمع میکرد و به خانه می آورد و به آنها آموزش قرآن می داد.
کد خبر: ۵۶۱۴۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۶
گفتگوی تصویری با مادر شهید «امیر خبره»
«ایران بهرامی راد» می گوید: از زمان شهادت فرزندم تا کنون احساس می کنم که او با من است و نرفته. همیشه او را به مدرسه می رساندم و به دنبالش می رفتم هیچگاه این لحظات تکرار نشدنی را فراموش نمی کنم.
کد خبر: ۵۶۱۳۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۵
تاریخ شفاهی مادران شهدا؛
مادر شهید امیر بنیامین شیرزاد از خاطرات پسرش تعریف میکند: بنیامین ده ساله بود، هنگامی که به سفر حج مشرف شده بودم و از سفر بازگشتم متوجه شده سقف منزل را رنگ کرده و خانه را تمیز کرده است.
کد خبر: ۵۶۱۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
تاریخ شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید والامقام «فرمان یاری نژاد» می گوید: هر وقت مشکلی برایم پیش بیایید یا درد دلی داشته باشم با توکل بر خداوند و دیدن عکس شهید، همه چیز درست میشود. چون شوهرم از کودکی ایمانِ قوی داشته است. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۶۱۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
گفتگوی تصویری با همسر شهید «حشمت اله امانی»
«فریده گرشاسبی» می گوید: بار آخری که شهید میخواست برای جبهه مهمات ببرد به من زنگ زد و گفت؛ من دارم میروم از تو خواهشی دارم که اگر به شهادت رسیدم فرزندانمان را درست تربیت کن و مراقب آنها باش.
کد خبر: ۵۶۱۳۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۴
تاریخ شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید والامقام «جمشید آهسته» میگوید: همسرم ۲ سال در جبهه بود و هر زمان که حقوق میگرفت، آن را برای مادرش حواله میکرد و سفارش میکرد آن را خرج مستمندان و بچههای یتیم کند.
کد خبر: ۵۶۱۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۳
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «بایر هاشمی»
جانباز کرمانشاهی «بایر هاشمی» میگوید: در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت میکردم، سال 1364 در منطقه شیخ صله دمکراتها به ما پاتک زدند و ما را اسیر کردند.
کد خبر: ۵۶۱۲۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۲
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «احمد سلیمی»
جانباز کرمانشاهی«احمد سلیمی» می گوید: در سال 1369 در یک عملیات رزمی در جاده جوانرود به سمت کرمانشاه به علت تصادف مجروح شدم. سال 1359 دانش آموز بودم که از همان زمان وارد تشکیلات سپاه پاسداران و تا سال 1385 فعالیتم را ادامه دادم. حفظ آب و خاک و دین از انگیزه های ورود من به سپاه پاسداران بود.
کد خبر: ۵۶۰۷۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
گفتگوی تصویری با جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»
جانباز کرمانشاهی «علی عباسی نژاد»می گوید: راننده مناطق عملیاتی بودم. در یکی از مناطق 8 صبح تا 8 شب با دشمن درگیر شدیم، مهمات تمام شده بود به فرمانده مان گفتم می روم که با مهمات برگردم اصرار کرد نروم، اطراف را مین کار گذاشته بودند جان من عزیزتر از رزمندگان نبود، رفتم در بین راه یکی از مین ها منفجر و مجروح شدم. در جبهه همه ی رزمندگان منتظر دستور امام بودند و این از همه چیز برایمان مهم تر بود.
کد خبر: ۵۶۰۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید والامقام «فرهاد خورشیدی» می گوید: پسرم قد بلندی داشت که به جبهه رفت. او با دموکرات جنگید. وقتی پیکرش را آوردن چند تکه شده بود و آن پیکر تنومند بصورت خیلی کوچک در کفن پیچیده شده بود.
کد خبر: ۵۶۰۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی»
جانباز کرمانشاهی «فریدون سهرابی» میگوید: سال 1363 عضو بسیج شدم و سال 65 به خدمت سربازی اعزام شدم. در پایگاه محل خدمت مشغول گشت زنی بودم و نمی دانستم دور تا دور پایگاه را مین کار گذاشتند در همین حین روی مین رفتم و یکی از پاهایم قطع شد و یکی یکی انگشتهایم روی زمین می افتادند.
کد خبر: ۵۶۰۶۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۹
گفتگوی تصویری با جانباز «غفار مرادپور»
جانباز کرمانشاهی «غفار مراد پور» میگوید: سال 1365 به خدمت سربازی اعزام شدم عضو تیپ انصار الرسول سپاه پاسداران شدم و بعد ما را به همراه برادران به جزیره مجنون فرستادند، روی اسکله بودیم که یک خمپاره به ما اصابت کرد و همانجا یکی از دستهایم قطع شد و پزشکان نتوانستند آن را پیوند بزنند.
کد خبر: ۵۶۰۳۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۴
پدر شهید «علیرضا کریمی» نقل میکند: «همان شب که به شهادت رسید، حال عجیبی به من دست داد و احساس کردم فرزندم شهید شده است.» نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگو جلب میکند.
کد خبر: ۵۶۰۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۱۳
گفتگوی تصویری با جانباز «محمد طاهر عبدی»
جانباز کرمانشاهی «محمدطاهر عبدی» میگوید: در جنگ تحمیلی شعار ما شعار وحدت بود و برادران شیعه و سنی در کنار همدیگر بودند و عملیاتها را در کنار هم به نتیجه میرساندند.
کد خبر: ۵۶۰۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۸
روایتی شنیدنی از جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر»
جانباز کرمانشاهی «سالار کارگر» می گوید: در منطقه عملیاتی بودیم و یکی از رزمندگان با بولدوزر خاکریز هایی را که نشست کرده بود را بالا می برد که در همین حین یک خمپاره به او خورد و دشمن شروع به حمله کرد که به من هم ترکش اصابت کرد و زمین خوردم که در آن لحظات فقط به فکر مادرم بودم و از خدا خواستم به او صبر بدهد.
کد خبر: ۵۵۹۹۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
گفتگوی تصویری با جانباز «محمد ویسی»
جانباز «محمد ویسی» گفت: سال 1365 نیز در عملیات نوسود که دمکراتها آن منطقه را مینگذاری کرده بودند مجبور به پاکسازی شدیم و من روی یکی از مینها رفتم و تمام بندم سیاه و کبود شد و داخل رودخانه افتادم.
کد خبر: ۵۵۹۹۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۵